دیروز باید میرفتم دیدن عموم که کمرش رو عمل کرده. صبح شیفتم رو عوض کردم و عصر از موسسه زدم بیرون... دیدم بهترین راهی که میتونم خودم رو از این سر شهر برسونم اون سر شهر متروئه.ایستگاه تجریش خوب بود، قیطریه هم خوب بود،... این خوبی تا میرداماد ادامه داشت و رفته رفته فاجعه شروع شد. ایستگاه حقانی یکم جمعیت زیاد شد ولی هنوز میشد تکون خورد. ایستگاه مصلا جمعیت بیشتر شد ولی هنوز میشد نفس کشید، ایستگاه بهشتی جمعیت به قدری زیاد بود که حتی نمیشد نفس کشید... یک لحظه اتفاقی که توی عربستان افتاده بود برام یادآوری شد و از ترس له شدن و مرگ بر اثر خفگی به ترافیک خیابون پناه آوردم... با اینکه یک ساعت دیر تر از زمان تخمین زده شده رسیدم اما خوشحال بودم که نمردم...
اما من تهران و دوس دارم دقیقا واسه همین شلوغیش شاید چون تو ی شهر شمالی و مزخرف کوچیک بودم...
من هم تهران رو دوست دارم. خیلی زیاد... تهران شهرمه، یه شهر دوستداشتنی
من از شلوغی تهران خوشم نمیاد. ..
در ضمن دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است
سلام دل آرام جونی
سلام عزیز دلم
بهتری ایشالا
دقیقا روز ولادت امام رضا این قد اتوبوس شلوغ بود که همون راه پیاده از حرم تا خونمونو ترجیح دادم:)) در این حد از مرگ میترسم اونم به بدترین وجه توی شلوغی!
ساکن مشهد هستین... بله حق دارین خب توی این ایام خیلی ها به سمت شهر شما میان و شلوغی ها خیلی شدت میگیره...
زنده باشین
اینجور وقتا که همیشه به خودم قول میدم دیگه هیچوقت مترو و بی ار تیسوار نشم.
ولی نامردم و قولمو میشکنم
نزدیک ترین ایستگاه مترو به ما تجریشه
اونم تازه باید دوتا مسیر رو با اتوبوس یا با تاکسی بری!!!!!!!!
درسته ایستگاه اوله و جا واسه نشستن پیدا میشه
اما پله هاش واقعا عذابن
انگار با پای خودت داری میری تو سیاهچال ..........(حداقل سیاهچال های قرن 21 مجهز به پله برقین خداروشکر!!)
واقعا خوبه که زیاد کاری تو مرکز شهر ندارم
منم هرجا که میبینم مردم دارن سر هم سوار میشن تذکر میدم که فاجعه ی منا رخ نده خانوم ها کمی صبور باشید و اون منطقه رو ترک می کنم:|
سلام
عرض کنم خدمتتون ینده روزی دو بار این صحنه ها رو می بینم و فعلا جز زنده ها حساب می شم...