ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چند روز پیش یکی از دوستهام با پسر 6 ساله اش مصاحبه کرده بود. درباره آزوهاش گفته بود. یکی از آرزوهاش این بود که کرونا تموم بشه. باباش پرسید چرا؟ گفت که بریم اینور و اونور... باباش گفت میریم که... پسرک جواب داد کم میریم... و من اینجا براش مردم... حتی کوچولوها با اینکه درک دقیقی از موقعیتی که توش هستیم ندارن، دلشون آدمهای اطرافشون رو میخواد. دلشون سفر و پارک و رستوران میخواد. شاید حتی دلشون برای مدرسه هم تنگ شده باشه...
چند ساعتی تا ماه مهر، ماهی که برای هممون یادآور مدرسه است مونده... عمیقا امیدوارم ماه پیش رو مهربانترین ماه مهری باشه که تا الان تجربش کردیم...
خیلی جالبه که شروع پاییز واقعا بوی متفاوتی داره. من عاشق این حس و حال اول مهرم. حتی الآن تو ۴۵ سالگی
چون به نظرم ما خاطرات خوبی از کودکی و مدرسه هامون داریم
با عرض پوزش از کسانی که مخالف پاییز هستن اما من همچنان عاشق پاییزم
و مخصوصا بچه هایی که فضای قبل از کرونا رو به یاد داشته باشند خیلی بیشتر دلگیر میشن. بچه های کوچیک تر شاید فکر می کنند دنیا از روز اول اینطوری بوده