ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آن روزها را درست به یاد ندارم. من چهار سال آخر جنگ رسیدم و تمام خاطراتم محدود به صدای آژیر قرمز و بعد هم پیغام وضعیت سفید است و خاموش شدن گاه و بی گاه چراغ ها... و این یعنی هیچ...
دقیقا در روزهایی که به خیال من آژیر قرمز یک بازی بود برای قائم شدن و وضعیت سفید سوت پایان بازی، جوانهایی به نام وطن جان میدادند... روزهایی که من سرگرم بازی خاموش و روشن شدن چراغها بودم، چراغ خانه خیلی از خانواده ها برای همیشه خاموش میشد... من دویدن برای جای گرفتن در پناهگاه را بازی میپنداشتم، وقتی تیرهای واقعی بدن هموطنانم را پاره پاره میکرد...
به خاک و خون کشیده شدند و عده ای نان خوردند. دسته دسته برای وطن پرپر شدند و عده ای نان خوردند. حالا دیگر سالهاست که رفته اند و عده ای هنوز نان میخورند...
یادشون بخیر و گرامی
چه روزهایی بود !!...هنوز امیدها به ناامیدی راه نمیدادند !!.....و جامۀ عشق پوشیدن ، معنای دیوانگی نمیداد...
شما خوب به یاد دارید چه بر سر مردم گذشت...
سلام
روزهای عجیبی بود که هیچ کس فکر نمی کرد نهایتش بشه این...
ممنونم بابت تبریک دوست عزیز
شاد باشی
سلام
جالبه چند وقت پیش عکسی دیدم که خانمی که از دید بعضی ها بد حجاب بود را با صورت مات گذاشته بودند و زیرش نوشته بودند : شهدا شرمنده ایم
نمیدانم این موضوع شرمندگی دارد و یا نانهایی که در خون شهدا زده شد و خورده شد...
وظیفه بود. باز هم تبریک میگم و شادی همراه همیشه زندگیتون
همون بهتر که بچه بودید.
روزهای سرخ و سیاه...
مرسی از یادآوری...
حیف اون عزیزانی که خون و جونشون رو دادن ولی الان اوضاعمون اینه...
حیف واقعا حیف بهار جان...
بالاخره در هر جامعه ای ، عده ای سو استفاده گر پیدا می شوند و...
ولی ماها که مثلا سو استفاده گر نیستیم ، چه کاری برای قدر دانی و احترام به از جان گذشتگیشان کرده ایم ؟؟؟
حداقل کاری هم نکردیم که قدرنشناسی معنی بده...
روحشون شاد باشه
واقعا چنین افرادی که تو بهشون اشاره کردی باید خجاااالت بکشن که متاسفانه هر روز پر روتر هم میشن!!!
روز جمعه آقای محمد حسین لطیفی تو برنامه شبکه اصفهان در مورد فیلمش "روز سوم" داشت توضیح میداد که مربوط به 3 خرداده
من شخصا خیلی درگیر این مناسبتها و جنگ و ... نبودم
اما قسمتهایی از فیلم که نمایش داده شد یه لحظه احساس شرم کردم در برابر "مردانی" که اون روزها پرپر شدن
خوبه که تو بچه بودی عزیزم...یادآوری تلخی اون دوران هنوز کام همه را تلخ میکنه...
برقرار باشی دل آرام عزیزم
خیلی غصه دار میشم وقتی این همه پست فطرتی رو میبینم از بعضی ها...
ای جان دلم تو هم همینطور
برای پستی که بازیگوش گذاشته بود نوشتم ...وقتی که سری به این شهرهای جنوبی می زنی و اینهمه کمبود و نبود امکانات رو می بینی ...وقتی همین خرمشهری که این روزها اینقدر اسمش رو بلند داد میزنن رو از نزدیک می بینی که هنوز به خاک نشسته و هنوز نتونسته کمر راست کنه ....یاد خیلی از اونهایی که نه به خاطر منفعت و پول رفتنتد و پر پر شدند و اون روزهای تلخ و سخت رو یادت میاد ...بعد میای اینهایی رو می بینی که نان می خورند...که نان می خورند و پست و مقام پشت پست و مقام ...دلت به درد میاد ...بدجووور هم به درد میاد ...
اتفاقا من هم برای بازیگوش نوشتم که دوستی دارم اهل اندیمشک. ایشون همیشه میگه: برای شما جنگ خاطره شد و برای ما روزمره... از بس که هر روز دیوارهای نیمه ریخته و پر از سوراخ های گلوله جلوی چشمانشونه...
سلام و ارادت
چند وقتی است نوشته هاتون خبر میده ایران هستین
یعنی دل آرام ما برگشته؟
یا همچنان در تعطیلات هستین؟
سرزنده و شاداب باشین
سلام از منه
اتفاقا چند روز پیش یادتون بودم جناب م س ا ف ر
بله ایران هستم.
ممنونم به همچنین
سلام و ارادت
یعنی آمدین که بمانین؟
اگر عزیزی برگرده چنان شاداب میشم
بویژه اگر بانوی متانت و خوبی ها "دل آرام" این سرزمین باشد
که هزینه شیرینی دادن را باکی نیست!
ممنون که یادم بودین
امیدوارم که در خوشی یادم افتاده باشین
نه در تلخی و بدی!
امروز یکی از عزیزان وبلاگی لطف کردند و نزدم آمدند
کاش اگر فرصتی دارین افتخار بدین کتابخانه مجتمع که چند ماهی هست برای راه اندازی به عهده گرفتم زیارتتان کنم
سلام
بله آمدم که بمانم... ممنون از لطفتون
نه اختیار دارید من در تلخی ها و ناراحتی ها یاد دوستان نمی افتم.
ممنونم لطف دارید.