دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

روحت شاد گراهام بل


خونه ما مثل سفارت خونه است. این تلفن قطع میشه، اون یکی زنگ میزنه. به خدا دروغ نمیگویم. اغراق نمیکنم... دقیقا همین الان شماردم، هشت تلفن پشت سر هم... مدتهاست از شنیدن صدای تلفن بیزار شده ام. ناخودآگاه حجمی از استرس به سمتم می آید و پریشانم میکند. زنگ که میزند، تمام سلولهای بدنم خبردار می ایستند...

به واسطه اخلاق مامان و بابا با حجم زیادی از آدمها و انواع و اقسامشان در ارتباطیم. و من مدتهاست به شدت گریزان شده ام از صداها... از آدمها... از ارتباط... روابط محدود را دوست دارم. اینکه خیل جمعیت اطرافم باشد اعصابم را خرد میکند. ترجیح میدم با چند ده نفر دوست باشم به جای چند صد نفر... با ده نفر حرف بزنم به جای صد نفر... با یک نفر طرف باشم به جای ده نفر...



*یه دورهمی محشر، یک شب و یک دنیا خاطره...


نظرات 27 + ارسال نظر
snowman یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 12:30

خانه ی ما هم دقیقا همین وضع است دلارام !! الان به شدت همدردی می کنم باهات...
سلام

سلام عزیز دلم

هلیا یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 13:33 http://www.mainlink2.blogsky.com

سلام دلارام
من برعکس تو عاشق اینم که آدم با خیلیا ارتباط داشته باشه .
حال خیلیا رو بپرسه و خیلیا جویای حالش بشن .
یه جورایی این قضیه احساس امنیت بهم میده . احساس اینکه هیچ وقت انها نمیشی

سلام هلیای عزیزم
تو خیلی مهربونی آخه

آذرنوش یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 14:15 http://azar-noosh.blogsky.com

هوووم...قبول دارم حرفتو...مادر من یک آدم بسیـــــــار اجتماعی با ارتباطاته بالاست اما من برعکس خیلی منزوی با ارتباطات محدودم...چرا دورغ بگم گاهی اوقات که احساس تنهایی یا ضعف میکنم بش حسودیم میشه اما بعد که حالت نرمال پیدا میکنم همین روابط محدود خودمو بیشتر میپسندم...خیلی هم خوبه که آدم با یه عده ی محدود مثلا دوست باشه ولی واقعاااا دوست باشه تا اینکه با یه عده ی زیاد در حد سلام واحواپرسی و این حرفا باشه.
عجب کامنت درهمی شد

هیچ هم درهم نشد. من فهمیدم چی گفتی

بابک اسحاقی یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 14:37

درسته از ما خوشت نمیاد
عوضش ما هم وطنتیم
ما هم زبونتیم

الهی به درد غربت گرفتار نشی

من در جواب تو فقط سکوت میکنممممممممممممممممممم...

مزاحم تلفنی یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 16:51

دلی جان فقط یه راه داری اونم اینکه با ماها قهر کنی. وگرنه همینه که هست

عمراااااااااااااااا
من با شماها قهر کنم دیگه چی برام میمونه؟؟؟ تنها دارایی های منین... و با ارزش ترینشون...

کیانا یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 18:28

سلامعلیکم

من که خودت میدونی کلا نمیتونم از ارتباط جدا باشم . آدم خوره دارم انگاری!!! اما ذاتا و اصالتا با تلفن حال نمیکنم
ارتباط فیس تو فیس رو ترجیح میدم و بعد از اون مسیج دادن و
تلفن ی حس بدی بهم میده و همیشه از حرف زدن باهاش گریزونم

سلام کیانا خانمممم
اره منم ارتباط چهره به چهره (تریپ فارسی را پاس بداریم!) رو بیشتر دوست دارم.

ایران دخت یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 19:37 http://dokhteiran.blogsky.com

جانا سخن از زبان ما میگویی...
من و خواهرام یه راه خوب برای این مسئله داریم. جواب تلفن خونه رو نمیدیم... از 10 تا زنگ یکی اونم شاید، اگه کسی نزدیک تلفن باشه یا حال حرف زدن و احوال پرسی های ... را داشته باشه و ... تازه بعدش که تلفن خونه قطع شد یکی یکی صدای زنگ موبایلامون بلند میشه

موبایل خوبه. میدونی دقیقا با تو کار دارن و تو مخاطبی. میدونی یکی از دوستهاته. ولی تلفن خونه عذابه...

زززززززززززینگ زززززززززززینگ

ای شیطون :))

پروین دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 05:02



خانوم خوشگل من، هنوز خارجی نشده فارسی یادت رفت؟ چهره به چهره شد فارسی را پاس داشتن؟ نچ نچ نچ .... رو در رو عزیزم. ارتباط رو در رو

من اون اوایل کارم، بس که سر کار مجبور بودم تلفن جواب بدم یه مدت اصلا توی خونه با کسی تلفنی حرف نمیزدم. متنفر شده بودم از تلفن.
بعدش هم، گوشی رو برمیداشتم توی خونه و میگفتم: Dr Devanesen's office!!!!! روانی شده بودم. اما بعد شفا پیدا کردم و شروع کردم معاشرت های تلفنی ام را از سر گرفتن :)


نمیدونم چرا رو در رو به ذهنم نیومد!!
دور از جونتووووون.
خداکنه منم بتونم به زودی معاشرتهای تلفنی رو از سر بگیرم. البته با موبایلم مشکلی ندارم. اساسا به تلفن خونه حساسیت دارم ظاهرا!!

آوا دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 08:41

آره دل آرام ادمی یه جورایی گاهی
گریزون میشه..از تلفن،از ارتباط
از توضیح از صحبت و و و و و و
اما اصولا این حالت موقتیه و
حالت دائم نداره............
اما درحالت کلی خوبه اگه
رفیقی هست ولوبتعداد
کم رفیــق ِ رفیق باشه
نه تحـت تاثیرات جوی
وبهاری باشن و توی
برف و بوران تـنهات
بذارن..نمی دونم
منظورمورسوندم
یانه.............
یاحق...

بله بله که رسوندی منظورت رو
مثل همین شماها... دوستهای خوبی که من دارم
حق نگهدارت عزیزم

سمیرا دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 09:30 http://nahavand.persianblog.ir

این که خوبه آدم این همه آدم داشته باشه! اما نسل ما واقعا حوصله هیچی مخصوصا شلوغی رو نداره دلی...من برعکس تو از بس هیشکی زنگ نمیزنه و میدونم مثلا دوسه نفری که همیشه و هر روز زنگ میزنن چه ساعتهایی تماس میگیرن اگه بجز این زمانها باشه میفهمم اشتباه گرفتن!!
یادش بخیر اون وقتها که زنگ میزدن فوت میکردن

ما بسکه دور و اطرافمون از بچگی شلوغ بوده فکر کنم زود ذهنمون خسته شد. نمیدونم...
آره یادته؟

امیرحسین... دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 11:27

من کلا با تلفن خونه کاری ندارم. یعنی اصلا جواب نمیدم. نهایت کاری که میکنم اینه وقتی کسی زنگ میزنه تلفن را به بابا یا مامان میدم. همین!

با تشکر از همکاری صمیمانه ات :))

نیمه جدی دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 12:07

راستش دلارام جون سه تا زنگ اعصاب منو به هم می ریزه. زنگ در خونه و تلفن خونه و تلفن اتاق اداره. یعنی همیشه با شنیدنشون عصبی میشم!
در نتیجه درکت می کنم به اشد وضع!

عاشقتم که دقیقا هم نظریم
آی لاو یو نیمه جدی

مژگان امینی دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 12:52 http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام
بچه های من هم زیاد از تلفن هایی که دوستان خودشان نباشند خوششان نمی آید وقتی از شماره تشخیص بدهند به آن ها مربوط نیست گوشی را می آورند و به دست ما می دهند.هرچند که تلفن خانه ی ما زیاد هم زنگ نمی زند.
اما من توی طالع شما می بینم که در آینده خودت هم مثل مامان و بابات خواهی شد

سلاااااااام
ای جانم با این طالع بینیتون. خب برای خودم خوبه. من دوستهای خودم رو بسیار دوست میدارم.

عاطی دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 16:49 http://www-blogfa.blogsky.com

موافقم!خوشبختانه من هیچ وقت تلفن جواب نمی دم و هیچ کس زنگ نمی زند ک با من کار داشته باشد:(

!

:گل ل ل ل

به من شماره بده خودم بهت زنگ میزنم.

آقای دنتیست دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 18:44 http://dstooth.blogspot.com

صدای زنگ تلفن روی اعصابه؟ اگه جای من بودی و هرروز با سر و صدای هندپیس های دندونپزشکی سر و کار داشتی چی میگفتی پس؟:)) تازه از بیرون اتاقم هم دائم صدای تلفن میاد!
من فکر میکنم باوجود پیشرفت تکنولوژی ولی ارتباط واقعی آدم ها باهم خیلی کم شده. وایبر و وی چت و فیس بوک وتلفن...جای معاشرت های گرم و صمیمی خانوادگی رو گرفته.

دکتر جان من حتی یک لحظه هم نمیتونم خودم رو جای شما بذارم. واقعا مغزم کشش اونهمه صدا رو نداره!

ترنم باران دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 23:22

خاله جان من نمیدونم چرا هر وقتی من خواب باشم به خونه زنگ می زنه.من موندم با سیستم خواب من ذهنی در ارتباطه یا نه هدف فقط بیدار کردنه منه

خونه ی ما کافیه یک ساعت تلفن وصل نباشه.دقیقا همه همون ساعت خونمون زنگ می زنن و از اونجایی که وصل نیست به گوشی هامون متوسل می شن.یعنی تا این حد من حس میکنم اینا از محبته.اینکه بخوان جویای حال و احوالت باشن و همین طور به یادت.

نه عزیزم هدف بیدار کردن توئه ولاغیررررر، ببین کی گفتم :))))

دقیقا همینه که تو میگی. از محبته. اونها مهربونن، من جنبه محبت زیادی رو ندارم...

نرگس20 دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 23:41 http://www.narges20.blogsky.com

سلام دل آرام جان.
من به حدی این قضیه آزارم میده که گاهی که خونه تنها هستم،تلفن را از پریز می کشم!!!
کلا نمیتونم سروصدای زیادی را تحمل کنم...

همدردی منو هم پذیرا باش

سلام نرگس عزیزم
ای جان اینم راه خوبیه ها. باید امتحانش کنم!

مامان جان شما اونور رو نگاه کن!! :))))

سارا سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 08:29 http://www.takelarzan.blogsky.com

سلاااااام دلی جونممممم
بررررعکس من که سال به سال تلفن خونه به صدا درنمیاد

سلام بر سارا خانم گل گلاب
سفر خوش گذشت؟
تو کیانا رو داری با یه عالمه سر و صدا برات بسه دیگه

ته تغاری سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 16:43 http://ssmall.blogsky.com/

اینجوری که تو گفتی تن گراهام بل الان تو قبر میلرزه
اما خونه مام یجورایی زندگ خورش زیاده . من بیشترین حرصم سر ظهراس و موقعی که من نیت میکنم بخوابم و بقیه نیت میکنن که جویای حال ما باشند


دوستان فاز احوالپرسیشون میوفته رو فاز خواب تو. این میشه که خط رو خط میشه و قر و قاطی میشه.

میرزاده خاتون سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 20:00 http://khatoonnn.blogfa.com

سلام دل آرام جون . من برعکس شما از شنیدن صدای زنگ تلفن خیلی خوشحال می شم بخصوص اگه شماره اصفهان باشه

سلام عزیز دلم
خب دلیلش اینه که شما منتظر تماس خانواده محترمت هستی. من خانواده ام ور دلمن!

وانیا سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 23:35

الهی دنیات همیشه پر از شادی باشه

ممنونم عزیز دلم

کودک فهیم سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 23:36 http://the-nox.blogfa.com

منم جزء اون ده نفری هستم که دِلی گفت.
دلی عااااااااااااااااشق منه. :))))
(آیکون قرار دادن دِلی توی رودربایستی)

هلاک اون کسره ی زیر "د" ات هستم یعنی منصوره
بله که هستی
بله که عاشقتم پس چی

ﺑﺸﺮا چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 04:59 http://biparvaa.blogsky.com

ﭼﺮا ﻣﻦ اﻳﻦ ﭘﺴﺘﺖ ﺭﻭ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ....ﻭاااا!!
ﺑﮕﺬﺭﻳﻢ ...ﻣﻦ ﻫﻢ ﻛﻼ ﺷﻠﻮﻏﻲ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻡ...ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ اﺩﻣﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﺩﺭ اﺭﺗﺒﺎﻃﻢ ﻛﻢ ﻭﻟﻲ ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺎﺷﻦ ( ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺎ ﺣﺎﻝ و ﺷﺎﺩ و ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﻦ (ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺧﻮﺩﻡ)...) ﭼﻪ ﭘﺮاﻧﺘﺰ ﺗﻮ ﭘﺮاﻧﺘﺰﻱ ﺷﺪ..
ﻭﻟﻲ اﻳﻦ اﻭاﺧﺮ ﺻﺪاﻱ ﺯﻧﮓ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﺯﺩه اﻡ ﻣﻴﻜﻨﻪ...اﻳﻨﺠﻮﺭﻱ ﭼﻮﻥ اﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻳﻜﻲ ﺑﻪ ﻳﺎﺩم ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻬﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ...ﺑﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺟﻮاب ﻧﻤﻴﺪﻡ....

ای بابا تو که اونجوری میشی(اشاره به ایکون هیجانت و زیر لب فحش و فضیحت دادن به عمو چنگیزی جهت تغییر ایکونهای مدیریت!!) پس چرا جواب نمیدی؟ جواب بده هیجانت رو تکمیل کن :))

سارا چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 08:34 http://www.takelarzan.blogsky.com

قرررربونت برم عزییییزم جات خالی

دوستان به جای من

نینا چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 12:39

من خونه باشم شماررو نگاه میکنم اگه دوست داشته باشم جواب میدم.وگرنه میدم مامان.
مادرم از ارتباط تلفنی بیزاره میگه دیدن چیز دیگه ای هست

ای کلک :))
دقیقا درست میگن

فرشته چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 22:12 http://shabesokot.blogfa.com/

سلام دل آرام ِ آرام دل ...
واقعا روحش شاد این اقا.....
من یکی که اصلا میانه ام با تلفن خونه خوب نیست...و با اینکه تلفن خونه اغلب شاید روزی دو سه بار بیشتر زنگ نخوره.، دقیقا روزایی که من خونه هستم و در حال استراحت بیش از ده بار زنگ می خوره...و تنها راه چاره ای که دارم کشیدن از پریزه...

و اینکه الهی همیشه دور و برت پر باشه از رفیق ... که بفهمندت ..که بفهمی اشون....که خوش باشی و آروم...

سلام فرشته مهربونم
ای جانم
ممنونم عزیز دلم. برای تو هم همینطور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد