دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

معمولی های دوستداشتنی

وقتی در داستان اسباب بازی ها وودی با گروه جدیدی آشنا میشود و متوجه این میگردد که متعلق به یک مجموعه گاو چران است دلش میخواهد که به گروهش بپیوندد تا نمایش اجرا کند، معروف شود و با کلکسیونرها معاشرت کند. اما اون بیرون دوستانش "باز" و سایر اسباب بازی ها از او با التماس میخواهند که با آنها بماند.  او را تب بودن در کنار مجوعه دارها و اجرای نمایش فرا گرفته است. دلش نمیخواهد یک اسباب بازی عادی باشد، اما "باز" به او میگوید "یک اسباب بازی به وجود میاد تا کودکی  با اون بازی کنه، اسباب بازیی که دل بچه ای رو شاد نکنه، اسباب بازی نیست..."

وودی سر سخت تر از آن است که حرفهای دوستانش بر او اثر گذار باشد، پس آنها میروند... وودی به گروهی که متعلق به آنهاست نگاه میکند... و یک نگاه به مسیر رفتن دوستانش... میان ماندن و قرار گرفتن در مجموعه های گرانقدر کلکسیون دارها و رفتن و شادی دل یک بچه، رفتن را انتخاب میکند...



نظرات 24 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 15:18

...

:)

"من" پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 15:33 http://yekmanedigar.blogfa.com

تو چی رو انتخاب کردی؟

باورت میشه دل توی دلم نبود که بگه باشه میام با شما ها؟ وقتی دست به سینه ایستاد و چشمهاش رو بست و گفت "نه" غمگین شدم. و وقتی اراده کرد که بدوئه و بهشون برسه شاد...

گل آفتابگردون! پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 16:05

اگه پست "از وصایای گل آفتابگردون1" رو خونده باشی میدونی که گل آفتابگردون تا چه اندازه عاشق معمولی ها و معمولی بودنه............
چه خوب که با دوستانش رفت....

بله بله خوندمش

کیانا پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 16:56 http://p4nt4lo0n.blogsky.com

پنجم دبستان بودم که تیزهوشان قبول شدم.مامان بابام ب زور میخاستن منو بفرستن .دوس نداشتم برم ، نرفتم چون دلم میخاس مث همه باشم.معمولی باشم

اما اون فقط تو انتخابای بچگیم بود حالا واسه بودن واسه بهترین بودن قید معمولی بودنو زدم .حالا تلاش میکنم برای خاص و دست نیافتنی بودن
شاید اینم یکی از عیبای بزرگ شدنم باشه

خب هرکدوممون یه دیدی داریم کیانا
خاص بودن بد نیست، یعنی اساسا چیزی نیست که بخوای اون رو از چشم "بزرگ" شدن ببینی. هر کدوم از ما بر اساس شرایط اطرافمون انتخاب میکنیم.

باغبان پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 20:46 http://laleabbasi.blogfa.com

معمولی بودن و محبوب بودن
یا
خاص بودن و تنها بودن
مساله این است!!!

آفرین جالب بود

جعفری نژاد پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 22:49

می دونی؟!!

معمولی بودن یا نبودنش مهم نیست اونقدرا، اساسن چطوری بودنش مهم نیست. مهم اینه که باشی و بودنت واسه اونا که هستن مهم باشه. مهم اینه که بودنت تو چشم باشه

مثل خودت

آذرنوش پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 23:55 http://azar-noosh.blogsky.com

نمیدونم...فکر میکنم اصلا خاص بودنو بلد نیستم...شاید خیلی دوس داشته باشم خاص باشم اما بلد نیستم...من معمولی ترین آدم روی زمینم و متاسفانه یا خوشبختانه آدمها ی معمولی رو هم بیشتر دوس دارم...

منم معمولی ها رو بیشتر دوست دارم :*

آوا جمعه 28 تیر 1392 ساعت 01:33

خ.ص.و.ص.ی
یاحق...

ممنونم عزیزم

snowman جمعه 28 تیر 1392 ساعت 16:35

آدم اگر هم بخواد که خاص باشه٬ یاید وااااقعن خاص باشه. نه فقط ادای خاص بودن و در بیاره...
به نظر من هم معمولی ها دوست داشتنی اند٬ همونا که بی ادعان و اتفاقا همیشه بهترین عملکردشون رو دارند٬ و هم اونا یی که خاص شدن اما نه به هر قیمتی٫ نه با شانس٬ نه با ادا. خون دل خوردن و بی ادعا خاص شدن. . اتفاقا هر چی هم بهشون بگی تو آدم خاصی هستی بزنن زیر خنده و بگن : بروووو بابااااا رفیق! خاصم کجا بود!!

و سلام دوستم

پربار و سر به زیر
فروتن...
سلام عزیزم

بهار همیشگی جمعه 28 تیر 1392 ساعت 18:09

زیادی هم" معمولی بودن" و" همیشه بودن" کمرنگت میکنه و دیگه به چشم نمیای حتی بین دوستان...گاهی اوقات باید تو بعضی موارد خاص باشی تا دیده بشی...

این پست رو خیلی دوست داشتم.ممنون

خوشحالم عزیز دلم

رها جمعه 28 تیر 1392 ساعت 23:19

ممنون میشم خصوصی رو چک کنی

فرشته شنبه 29 تیر 1392 ساعت 01:44 http://houdsa.blogfa.com

نمیدونم دل آرام...فقط این پستت منو یه جوری کرد که نمیتونم بگم...

چرا عزیز دلم؟
خوب باشی ایشالا همیشه

سمیرا شنبه 29 تیر 1392 ساعت 08:34 http://nahavand.persianblog.ir

تولدت با تاخیر مبارک دلی عزیزم. الهی تا صد سالگی توی همه عکسهات نیشت باز باشه و دلت شاد شاد....می دونی اسمتو خیلی دوست دارم...حس آرامش میده به آدم...

مررررررررررررسی سمیرای عزیزم :*
خیلی لطف داری

کویر شنبه 29 تیر 1392 ساعت 13:49 http://faramushshodeh.blogfa.com

چه کرد با من این پست بانو...
جدایی یک توهم است...

دلتان پر مهر و به دور از هر جدایی

مریم یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 00:17 http://www.najvaye-tanhai.blogsky.com

آرام کسی رد شده اما ضربانش
باید بنویسم غزلـی تا هیجانش…
عطر خوش نعنــای تــــو در حلـقه‌ای از دود
سرگیجه‌ی این شهر، من و نقش جهانش
آواز بیاتی و چه خوب است که یک شب
عریــــان بشوی در وسط جامـــه درانش
از روی لب توست کــه در حاشیه‌ی قم
هی شعبه زده حاج‌حسین و پسرانش
این شعـــر فقــط تاب و تب رد شدنت بـــود
چیزی که عیان است چه حاجت به بیانش
دنباله‌ی موهای تو بر صفحه‌ی کاغذ
آرام کســی رد شده امـا ضربانش…
حسام بهرامی

دلآرم عزیزم

ممنونم مریم عزیزم
خیلی زیبا بود

رها یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 10:00 http://gahemehrbani.blogsky.com/

بودن در جمع کسانی که سوای اینکه نسبت خونی یا نسبی دارند باهات یا نه و فقط بودن تو خوشحالشون میکنه و براشون مهمه چقدر خوبه دلارام . چقدر خوبه که وجودت با ارزش باشه و مفید حتی برای یک نفر حتی برای یک نفر...

دقیقا
مثل وجود خود تو که ارزشمنده برای همه اطرافیانت، مخصوصا دختر گلت :*

سارا یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 11:14 http://www.takelarzan.blogsky.com

میدونی مهم نیس معمولی باشی یا خاص مهم نیس همه بشناسنت یا نه
مهم اینه که اونی باشی که میخوای آزاد بی هیچ قید و بندی واسه خودت زندگی کنی و لذت ببری نه واسه دیگران

اما در کنار دیگران

ترنم باران یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 16:56

سلام
خاص باش ولی بی ادعا باش
خاص باش ولی مهربون باش
خاص باش ولی صادق باش
خاص باش ولی مغرور نباش
خاص باشه ولی...
اگه میشه خاص بود و اینها رو داشت خوبه
به نظر من همه ی ادما هر کی به نوبه خودش خاصه،همه ی ما خاص های معمولی ای هستیم.

سلام
خاص های معمولی...
خب هر کدوممون به نوبه خودمون ویژگی های منحصر به فردی داریم اما به قول تو باید بی ادعا بود، مهربون،صادق...

جزیره یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 18:02

:(((
من خیلی ناراحتم
از وقتی اون گودر از کار افتاد انگار حافظه ی من هم پاک شدههههههههههههه. البته یه مدتی هم لپی نداشتم ولی از بین رفتن گودر مهمترین دلیل بود که من نتونم خیلی از پستای دوستام رو بخونم. ناراحتم:((((
احساس غریبگی حاد کردم:((((((((((((((((((((((((((
چقدر پست:((((((((((((
پست تولد:((((((((((((((((((((((((((((((

دختر قشنگم آروم باش عزیز دلم
هیج هم ناراحتی نداره، الان هستی و میتونی بخونی
اینها هم که آش دهن سوزی نبوده
بعدشم تو هر وقت برسی، بهترین زمانه :*

وانیا دوشنبه 31 تیر 1392 ساعت 13:32

من عاشق وودی ام

کودک فهیم دوشنبه 31 تیر 1392 ساعت 21:34 http://the-nox.blogfa.com

"باز" چه جمله ی زیبا و تاثیر گذاری گفت...
عالی بود...

ممنون منصوره ;)

تیراژه چهارشنبه 2 مرداد 1392 ساعت 00:35 http://tirajehnote.blogfa.com

من رو بردی به دور دورها
من یه نفر رو میشناسم که خاص بودن رو بدون لحظه ای تردید خیلی راحت کنار گذاشت که دل بچه ای رو شاد کنه.
شاید بگن وظیفه اش بود.. شاید یادشون رفته باشه که اون آدم معمولی نبود..شاید اصلا هیچی نفهمیدن و هیچی نشنیدن..
اما اون آدم، تا عمر دارم، برای من یه آدم خاصه که معمولی بودن رو انتخاب کرد، به خاطر من...

چه شیرین و ارزشمنده بودن همچین انسانهایی در کنار ادم... خداحفظشون کنه

سمیرا پنج‌شنبه 3 مرداد 1392 ساعت 13:41

من فکر میکنم اون دوستا انقدر عزیز و دوستداشتنی بودن که وودی ازگروهی که حتی در ظاهر بهش تعلق داشت چشم پوشی کرد البته این چشم پوشی اینو میرسونه که به اون گروه تعلق نداشت بلکه به دوستاش تعلق داشت !
خیلی خوبه که بتونیم تشخیص بدیم به چه کسی و به کجا تعلق داریم...

رشته ای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هرجا که خاطرخواه اوست

مژگان امینی سه‌شنبه 8 مرداد 1392 ساعت 12:12 http://mozhganamini.persianblog.ir

من هم معمولی بودن را دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد