دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

مهم نیست ساعات تنهاییت چقدر زیاد باشه ... مهم نیست تاحالا تنها مونده باشی یا نه ... حتی مهم نیست که تنهایی رو دوست داری و ازش لذت میبری یا نه ... وقتی تحمیلی باشه ، ساعتها کش میاد ... از صداها گریزون میشی ... آنقدر که هندزفری ات را میگذاری توی گوش ات و صدایش را روی کمترین حد ممکن میگذاری ... می آیی مینشینی روی مبل جلوی در ورودی و چشمت خشک میشود به قفلش که بلکه بچرخد و کسی بیاید ...

مهم نیست چندتا دوست توی این دنیا داری ... مهم نیست که تا حالا درد دل کرده ای یا نه ... حتی مهم نیست که اصلا بلد باشی حرف بزنی یا نه ... وقتی گوش شنوایی در آن "لحظه" که میخواهی نداشته باشی ... از تمام روابط توی این دنیا دلت میگیرد ... کاغذ و قلمت را برمیداری و نقش میکشی و فرو میروی در سکوتت و خطوتت ...


نظرات 26 + ارسال نظر
کاسپر(بابک) یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 01:13 http://kasperworld.ir

کاغذ و قلم نی ...
این رو خوب میفهمم ...

خوش آمدی به اینجا...

تیراژه یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 01:25 http://tirajehnote.blogfa.com

تنهایی ها فرق دارند...
از نبودن گوش شنوا گفتی و از انتظارت برای باز شدن در خانه به یمن آمدن کسی..
میشود خانه پر باشد..اما تنها باشی
یا توی خانه تنها نشسته باشی اما حس نکنی..
اما در هر حال نوشتن خوب است...سرگرم شدن به چیزی که تنهایی را از یادمان ببرد خوب است...همینها میشوند مونس تنهایی های ما

تنهایی ها فرق دارند و به نظرم هر بار به فراخور حالمان یک نوعش می آید سراغمان .
میان جمع تنها بودن ... بدترین نوع تنهایی ...

رعنا یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 01:39 http://rahna.blogsky.com

کامنت تیراژه ....

سرژیک آزاریانس یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 01:40

کاش این را شکسپیر درست گفته باشد که:

"آنگاه که به شدت احساس تنهایی می کنی بدان که کسی برای دیدنت لحظه شماری می کند"

اما حالا که دوباره فکر میکنم این را هم دوست ندارم، دوست ندارم کسی برای دیدنم لحظه شماری کند، آنگاه که من نیستم...

سلام، دنیای آرامی داری دل آرام

و در آخر، بزن به سلامتی تنهایی که این روزا شفیق ترین رفیقمون شده، رفیق...

اما من دوست دارم کسی برای دیدنم لحظه شماری کند ... یا حداقل دلش بخواهد مرا ببیند ...
سلام
خوش آمدی سرژیک جان
تنکس گیوینگ مبارک
ممنونم دوست من

مریم انصاری یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 01:58

من خیلی مشتاق دیدن و حرف زدن با شما هستم دل آرام جان.

این رو جدّی می گم و بی اغراق.

چون احساس می کنم مثل اسمت، هم آرام ِ دل هستی و هم آرامدل.



من نیز ...
این نظر لطف شماست مریم جان

سرژیک آزاریانس یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 02:19

Shnorhagalem DEL ARAM

سرژیک آزاریانس یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 02:22

مرسی دل آرام، این ایام برای سپاس از دوستان خوبی مثل توست...

لطف دارید.
خوبی از خودته سرژیک جان

سرژیک آزاریانس یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 02:38

دل آرام عزیز؛
اینکه کسی آنقدر دوستم داشته باشد که بی تاب دیدنم گردد، لذتی ست وصف ناپذیر برای من، اما غمی به ارمغان می آورد بی انتها، برای او...
برای همین است که هیچ نمی خواهم کسی در انتظارم بماند...

غم را قبول دارم ، اما بی انتها بودنش را نمیدانم ...
دوستی هایت عمیق و پر از شور و شوق دیدار ... بدون غم ...

دیادیا بوریا یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 03:00 http://verach.blogfa.com

سلام دل آرام عزیز
تنهایی هر جور که بهش نگاه کنی دردناکه....از اون دردناک تر که تنهایی در ادمی خو بگیره...عادت بشه....
روزهایتان شاد

سلام جناب دکتر عزیز
درست میگید . خو بگیره ... عادت کنیم ... مگه دیگه میشه رها شد ...
ممنونم ، برای شما نیز

پروین یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 07:04

چند وقت پیش اینجا خانم پیر تنهایی در آپارتمانش از دنیا میرود و (الآن درست خاطرم نیست) چندین روز بعد همسایه ها پس از مطلع کردن پلیس بخاطر بوی تعفنی که از خانه اش میامد به مرگ او پی بردند. من هربار به یاد این مساله میفتم گریه ام میگیرد. این را اوج تنهایی میدانم :(

امیدوارم هیچوقت طعم تلخ تنهایی را نچشی دل آرام عزیزم

ای وای ... چقدر غم انگیز ... طفلک ِ بی نوا ... خدا رحمتش کنه .
ممنونم پروین خانم نازنینم . الهی شاد باشید همیشه .

سمیرا یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 09:26

خیلی وقتا شده با وجود انبوه آدما بازم آدم حس میکنه که تنهاس البته فقط این یه حسه !
ولی در واقع تنها نیست خودش خواسته که تنها باشه!
این حس را بارها تجربه کرده ام به محض تغییر دادن حسم همه چیز عوض میشود ، روح پیدا میکنند و جان میگیرند، دیگر من تنها نیستم،نیستم، نیستم!

"میان جمع و تنها بودن "
همیشه هم خود خواسته نیست به نظرم ...
امیدوارم هیچوقت تنها نباشی و همیشه شاد باشی.

الف. لام. ی یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 10:03 http://www.inspiration90.blogfa.com

دقیقا همینه ..

ژولیت یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 12:29 http://migrenism.blogsky.com

دل آرام آرامم تو تنها نیستی حتی اون لحظه که فکر می کنی خیلی تنهایی. برعکس تو من عاشق تنهایی ام. عاشق لحظه های خودم با خودم....

عزیزم ...
دنیای تنهاییت قشنگ ...

بهروز (مخاطب خاموش) یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 14:27

سلام...


وقتی هم نه حرف دلی داشته باشی...
نه حرفای دلت گفتنی باشن....



این تنهایی چیه پس..................................................

سلام بهروز جان
این تنهایی دقیقا یعنی ، گوشی نیست برای شنیدن حرفهای دلی ... هرچند که همه حرفها گفتنی نیست و همیشه هم هستند حرفهایی برای نگفتن ...

نرگس۲۰ یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 14:29 http://narges20.blogsky.com

سلام
لحظات تنهاییت آرام باشه دل آرام عزیزم

سلام نرگس جان
ممنونم
برای تو نیز عزیزم

عارفه یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 16:17 http://inrozha.blogsky.com/

تنهایی تنهایی است هر طور باشد هم تنهایی است اجباری باشد هم تنهایی است و تلخ تر

آره عارفه جان
همینه ...

مریم نگار(مامانگار) یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 16:52

تنهایی هم یخشی از نیاز وجودی ماست.. مثل خواب ...
زمانی ست برای تجدید قوا...و تمدید انرژی ...
زمانی برای ارتباط با درون مان...
برای عشق دادن به خودمان...

ای جانم که همیشه نگاهتون مثبته ...

الهه یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 18:11 http://khooneyedel.blogsky.com

شاید منظور و مفهوم این پست رو کسایی که تجربه ش کردن و دقیقاً در همون "لحظه" دلشون از همهٔ آدما و رابطه ها گرفته بهتر متوجه بشن....
این حس از اون حسهاییه که دقیقاً لحظه ایه...توی "همون لحظه" تو کسی رو میخوای که کنارت باشه یا گوش باشه واسه شنیدنت..اما نیست...اصلاً هم واسه ت مهم نیست که به کسی نگفتی تنهایی و دلت یه همدم میخواد،اصلاً هم کاری به این نداری که دیگران که علم غیب ندارن تا تو اون لحظه بدونن تو چی میخوای...فقط این مهمه که توی اون لحظه تو دلت بهونه گیر شده و حس میکنی تنها رها شدی تو این دنیا بی اونکه کسی یادت کنه..و حس میکنی که الان همه حالشون خوبه و این تنها تویی که تنهایی....(این تو هایی که گفتم همه ش خودم بودما!)
من خوب این حس رو تجربه کردم دلی...میدونم آدم بعدش با خودش میگه خب زیادی حساس بودم یا زیادی واسه خودم بزرگش کردم،ولی واقعیت تلخ اون لحظه رو عوض نمیکنه این فکرهای بعدش...حتی اگر تنهاییمون حقیقت نداشته!
دلم میخواد یه قولی بدیم به هم آروم دلم...از این به بعد اگر من این حس رو داشتم یا تو این حس رو داشتی،به هم بگیمش...تنهاییمون رو ابراز کنیم به هم...این بیخبری از تنهایی همدیگه باعث همون دلگیر شدن از رابطه ها میشه و وقتی هی تکرار بشه،پایان خوبی نداره...یهو همه ش جمع میشه و احساس آدم نسبت به دیگران یخ میکنه....متاسفانه این رو هم تجربه کردم قبلاً و خوشحال نیستم از عاقبتش......
من قول میدم...تو هم قول میدی؟

عزیزم...
انگار این پست قبل از نوشته شدن میخواست همین را بگوید .
مراعات برای مزاحم نبودن توی دنیای آدمهای اطرافمون ، ما رو از خیلی چیزها باز میداره . اینکه آدمها حاضر و آماده ننشسته اند تا ببینند ما در آن لحظه چه میخواهیم و چه حسی داریم ... اینکه همیشه نمیتوانند گوش باشند برای حرفهای ما ... اینکه خودشان هم درگیر هزار و یک حس هستند و ...
قول میدم دوست خوب و مهربون من ... ممنونم ...

جعفری نژاد یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 21:51

سلام

نمی دونم ... دوست داشتم این رو اینجا هم بنویسم حتی اگه هیچ ربطی هم به متنت نداشته باشه اما عجیب احساس می کنم داره تبدیل به یه اصل میشه تو زندگیامون ، یه اصل نه چندان خوشایند :

وسعت تنهایی یه آدم

رابطه ی مستقیم داره با

تعداد آدمایی که

" روزگار "

فرصت دوست داشتنشون رو از اون آدم گرفته ...

سلام
مگه میشه شما بی ربط حرف بزنی ؟ نفرمایید جناب ...
حرف شما متین ... اما ما هم گاهی بی انصاف میشیم ... بی شک بودند آدمهایی که باید دوستشان میداشتیم و کم کاری (کم احساسی) کردیم ...

مهرداد یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 21:54

درود بر دل ارام خانم و خونه رنگارنگش
اولندش که من این رنگ ابیه رو خیلی پسندیدم
ای کاش می شد یه یقه هفت خوشگل این رنگی داشت
دومندش که کارمند جان همچین درست درمون خواب ذخیره کردی تو این تعطیلات
سومندش که این تنهایی و سکوت و ارامش رو خیلی ها ارزومندش می باشند پس خوووشحال باش
چهارمندش که این ژولی شیرازی و کافه چی و بابک ها و دیگر دووووستان که نمی ذارن تنها باشی و ....
پنجمندشو بیخیال یاد این متن افتادم با صدای خسرو شکیبایی نازنین

حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن

سلام بر شما
لطف دارید .
خوشحال یا ناراحت ، تموم شد ...
نازنین دوستان من هستند در این زمانه ی کم یابیِ ِ دوست ...
حالت همیشه خوب باشه ان شالله .

محدثه یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 22:35 http://shekofe-baran.blogsky.com/

بعضی وقتاس آدم دلش نمیخواد تو خونه تنها باشه
بعضی وقتاس که آدم دلش نمیخواد تو دلش،تنها باشه!یعنی دلش یه همدل میخواد
اما وای به روزی که دوتاشو بخوای و هیچ کدومم دم دست نباشه....
اه
خیلی تلخه!

عزیزم ...
دلت هیچوقت تنها نباشه محدثه جان

مهرداد یکشنبه 5 آذر 1391 ساعت 23:01

کاملا بی ربط ولی خیلی مهم و مردونه

الان از بی--بی--سی شنیدم
امروز روز جهانی رفع .خشونت -علیه -زنان است
حالا جدا از اینکه از این امر حمایت می گردد یا نه بماند تا بیات شود
اقا جان ما چرا نباید همچین روزی داشته باشیم
ما هم پرخطریم
ما هم پر ضرریم
اینا(منظورم همیناس دیگه)
هر موقع که به نفعشونه میگن زن مقدمه
هر موقع هم که نمی خوان یا خوششون نیاد
میگن زنا جنسشون ظریفه
اخ که این جنس پر شیشه شون بخوره تو سر ......
اقا بازم میگم
ما اعتراض داریم
ما هم روز می خواییم
(این کامنت در چند وب دیگرجنس مخالف نیز قابل رویت میباشد.)

ری را دوشنبه 6 آذر 1391 ساعت 08:22 http://narenjestaan.persianblog.ir

منم تو این چند روز تعطیلی با وجود نیاز مبرمی که به خواب و ارامش داشتم به این حرف تو رسیدم عزیزم

ای جانم ری را
کجایی تو آخه دختر ؟

آوا دوشنبه 6 آذر 1391 ساعت 10:39

به نظرم کامنت جناب
جعفری نژاد و اون
اصل که داخلش
ذکرکردندصحت
داره...........
یاحق...

حق نگهدارت آوا جان

کویر دوشنبه 6 آذر 1391 ساعت 11:53 http://faramushshodeh.blogfa.com

سلام دوستم
چقدر این پستو دوست داشتم گرمای نوشته ات ریز ریز توی رگهام جاری شد و منو گرم کرد
سپاس از این تقسیم احساس

سلام کویر جان
ناقابل بود ...
دلتون گرم

علیرضا دوشنبه 6 آذر 1391 ساعت 21:33

تنهایی؟؟
تنهایی!!
تنهایی..

تنهایی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد