دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

از در و دیوار میباره

دیشب مهمون داشتم ، اونم از نوع سرزده !

داشتم با یک دوست حرف میزدم که زنگ در رو زد .

ساعت رو نگاه کردم ، یک ربع به ده بود و مطمئن بودم که شام نخورده .

شام درست کرده بودم ، اونم چه شامی ...

همیشه سه پیمونه برنج درست میکنم که برای فردا ظهرم و حتی شبش هم بمونه که نخوام دوباره درست کنم ، اما نمیدونم چرا دیشب دو پیمونه درست کرده بودم !

هیچوقت خدا توی برنجم نمک نمیریزم ، یعنی یادم میره ، عدل دیشب برنجم شور شده بود !

از سیب زمینی که با شعله کم سرخ بشه متنفرم ، اما دیشب به برکت همون دوستم که با تلفن باهاش حرف میزدم مجبور شدم سیب زمینی ها رو باشعله کم سرخ کنم و شده بود خمیر !

تن ماهی ... تن ماهی که دیگه نباید مشکلی داشته باشه ! توی قوطی به جای تن ماهی ، ماهی کوبیده با سس سفید و ذرت بود !



هیچی دیگه آبروم رفت ...




نظرات 44 + ارسال نظر
کاوه پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 09:16 http://www.gongekhabdide.blogsky.com

یادت پرچم صلحی است میان شورش این همه فکر...

جان ؟!

مبارزگر پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 09:51 http://www.stargirl1391.blogfa.com

اخییییییییییییییییی
غصه نخور دلی جونم!
کلا وقتی دنیا رو دور لج بیوفته افتاده دیگه!!!!
کاریشم نمیشه کرد.......
همیشه سلامت وشاد باشی دل آرام جان.....

آره دیگه
دیشبم از اون شبا بود
مرسی عزیزم شما هم

کیانا پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 10:28 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

هرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
من که میدونم از قصد این کارارو کردی که دیگه مهمون واست نیاد
اصنشم من میدونم آشپزیم بلت نیسی ،بعد قبلش به دوستت گفتی دست پخت داری تووووپ
حالا ضایع شدی غمبرک زدی

ای بابا تو که دست منو خوندی
هیچم ضایع نشدم از خداش بود

الهه پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 10:38 http://khooneyedel.blogsky.com/

ای بابا....
بیچاره اومده بوده خودت رو ببینه...همهش تو آشپزخونه بودی که!
دلی من.....من به شخصه حاضرم حتی اگر "تو" سنگ جلوم بذاری بخورم....مهم خودتی و وجود پر از عشقت که هیچ جا گیر نمیاد....برنج و تن ماهی و غذای آنچنانی که همیشه هست!

هررررررررر
فدای تو بشم من الهه با محبتم
شما قدم رو چشم من بذارین خودم براتون غذای آنچنانی درست میکنم ولی خداوکیلی از قبل خبر بدینا

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 10:52 http://sampad82.blogfa.com

فدا سرت دلی!
ب مهمون سر زده ک شام نمیدن!
میخواس شامشو ورداره با خودش بیاره! والا! اگه ب من میرسیدن میگفتم همه چی توو خونه هس!هرچی دوس دارین برین درس کنین!

پس چی میدن ؟! هررررررررر
اینم فکر خوبیه ها ! دفعه بعد همین کارو میکنم

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 10:55 http://sampad82.blogfa.com

دلی اغتشاش نکن!
در همین لحظه ک دارم کامنت میذارم داری توو وب الا اغتشاش!(بخش سوم اغتشاش چقد زیباس!)گری میکنی!
بیا با زبون خوش کامنتاتو جواب بده دختر بدو !

اغتشاش میکنم ببینم کی میتونه جلومو بگیره
بیخود اذهان عمومی رو مشوش نکن ، نیم ساعت قبل کامنت تو اونجا بودم

محبوب پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 10:55 http://mahboobgharib.blogsky.com

مهم نیست بابا... گاهی پیش میاد ...
خاطره میشه همه اینا...
آبرو هم با این چیزا نمیره جیگر!

چقدر خوب با موضوع برخورد میکنی محبوب جون

عاطی پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 11:12


من به تنها حدیثی که اعتقاد دارم اینه: مهمون سرزده دزده!!!

هرچقدم عزیز باشه!و راحت!ولی وقتی آدم آمادگی نداشته باشه!نابود میشه!

حالا غصه نخور!ایشالا توئم رفتی خونه ش تلافی می کنه:دی!یوو ها ها هاااااااا

هه چه باحال ، نشنیده بودم
اخ گفتی ، نابود شدما !
امیدوارم تلافی نکنه

امیلی پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 11:34 http://myimagination.mihanblog.com

h,h دوستم تقصیر تو که نبوده! تقصیر اون مهمونیه که ناخونده اومده! منم اگه جای تو بودم برای یه مهمون ناخونده نمی تونستم غذایی بهتر از این درست کنم

قربونت برم عزیزم
به نظرت یه زنگ نباید بزنن ؟

عارفه پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 12:09 http://inrozha.blogsky.com/

فدا سرت
تو اون ولایتی که هستی فست فود تو دست بالت نیست ؟

قربونت
فست فود هست به حد وفور ولی خوب ناگهانی نازل شد من هنگ کردم

خب وقتی زنگ زد میگفتی خونه نیستیم :دی

عب نداره حالا که گذشت دیگه :دی

هرررررررر اینم میشدا

فرزاد پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 12:28 http://www.tak-shans.blogfa.com

سلام آبجی
فدای سرت
پیش میاد
میزبانی به غذا و طعمش نیست
همین که با مهربانی تمام میهمانتو میزبانی میکنی
یه دنیا ارزش داره
و مطمئن باش یکی از لذت بخش ترین میهمانیها برای دوستات،مهمان تو بودنه!

راستی
با یه مطلب به روز هستم که شاید حوصله ت رو سر ببره
ولی با مامان سمیرا یه سر بیاین
منتظرتونم

قربانت
مرسی فرزاد جان
چشم حتما میام

صالی پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 12:39 http://afsonkhanomi.blogfa.com

آدم همون موقع می خواد کارا رو سریغع و درست انجام بده برعکس میشه
فدای سرت می خواست خبر بده
دخترداییم زیاد می یاد خونه ما وقتی مهمون سر زده می یاد خونمون لیوان می شکنیم غذا شور می شه و... همون لحظه عصبانی هستیم ولی روز بعد که یادمون می افته دوتایی غش غش می خندیم

آره بعدش خنده داره اما همون موقع آدم حس بدی داره . یعنی من که اینجوری بودم . حتی الانم از یادآوریش خجالت میکشم

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 13:38 http://sampad82.blogfa.com

باز تو داری ج میدی من اینجام دلی!

قدمت روی چشم عزیزم
خیلی باحاله این وضع من دوسش دارم

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 13:43 http://sampad82.blogfa.com

همین وضع ک برعکسی روو هوا؟!
اتفاقا منم خیلی دوس دارم!خوش میگذره اغتشاش گری!

هرررررررررر نخیر
این وضع که طرف داره جواب میده یکی یکی میاد جلو بعد تو منتظری به کامنت تو برسه
خیلی باحاله
من چند بار امتحان کردم

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 13:47 http://sampad82.blogfa.com

آره اما میخوره توو پرت هی اف ۵ رو بزنی ببینی طرف خوابیده وسطش!

یعنی ترکیدم از خنده

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 13:50 http://sampad82.blogfa.com

اشکال نداره مادر جان! وبلاگ خودتو میتونی توش بترکی! طرفای وب ما نترک فقط!

اتفاقا اونطرفا که خیلی میترکم

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 13:54 http://sampad82.blogfa.com

دلی ناهار چی داری؟!!
حرف کم آوردم!

هرررررررر
ناهار همون آبروریزی دیشب رو داشتم
الانم دیگه داره وقت شام میشه الی جان

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 13:57 http://sampad82.blogfa.com

:))))))))))))
یادم نبود دلی! منم توو وبلاگ تو ترکیدم!

بگیم یکی بیاد مارو جمع کنه !!!

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 14:02 http://sampad82.blogfa.com

دلی پس من برم ناهارو بزنم! راسی بهت گفتم مربی شدم؟! اهممممم!

نوش جونت
نههههههههه
بابااااااااا مهممممم
بابااااااااا باکلااااس
باباااااااااا مربییییییییی

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 14:06 http://sampad82.blogfa.com


فدات شم!
حالا اومدی ایران میذارم بیای توو کلاسام! تازه شهریه هم ازت نمیگیرم!
چیکار کنم دیگه!
خراب رفقیم!

جان ؟! پول نمیگیری ؟! نبایدم بگیری ، رفیق دارم واسه همچین روزایی دیگه

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 14:13 http://sampad82.blogfa.com

دلی خوابیدی وسطش!:)))))))))))

آی رو داره این الهام ، آی رو داره

تیراژه پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 15:21 http://tirajehnote.blogfa.com/

چه خبره اینجا؟!!
این چه وضعیه راه انداختی الهااااااام!
شانس اوردی وب دلیه ..اگه وب من بود که تا حالا....!!!

دل آرام خانوم تموم این داستان رو سرهم کردی که ما سرزده نیاییم منزل مبارک؟..اوکی...ازقبل اطلاع میدیم..ولی در هر حال ما تشریف فرما میشوییییم!!حالا هر چقدر میخوای داستان سر هم کنی که ال و بل ..سرهم کن!..خیالی نیست...
نهایتش یه سوپ حلزون می پزیم دور همی میخوریم کیف میده!

وضعیته باحالی تیراژه ، یه بار امتحان کن مشتری میشی

شما قدم بذار روی چشم من ، برات غذا میپزم درحد تیم ملی اسپانیا که قهرمان شد !

حلزون ؟! تو دلت میاد آخه ؟!

تیراژه پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 15:22 http://tirajehnote.blogfa.com/

بابت یه خط اخر کامنت بالا مجددا !

بابت یه خط آخر کامنت بالا :

آذرنوش پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 15:33 http://azar-noosh.blogfa.com

وااااااای خیلی فاجعه ست.مخصوصا اگه توشرایط تو باشه آدم .یعنی مامانش نباشه که اوضاع رو جمع کنه من فقط تو همچین شزایطی سوتی میدم ..خوراکم سوتی دادنه... در ضمن اون مهمون هرچه قدر هم عزیز باشه اون غذاهه حقشه تا اون باشه سرزده پانشه بیاد...واللا

وااااااااااااااااای خوشم میاد منو درک میکنی
ولی از خجالت آب شدما ...

مهدی پژوم پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 16:14 http://mahdipejom.blogsky.com

سلام بانو...
این شام های فوری و فوتی بیش تر خوب از اب در می ای اند. به تجربه دیده ام این را...

سلام جناب پژوم
ولی من گند زدم پس چرا

دختری از یک شهر دور پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 17:03 http://denizlove.blogsky.com/

اشکالی نداره از این اتفاقات زیاد میفته!!!

الان میخندی ، تو موقعیتش که باشی گریه میکنی

امی پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 17:11 http://weineurope.blogsky.com

دلی جونم می بینم که این قوانین مورفی بدجوری دامن شما رو هم گرفته عیبی نداره به قول عموی من صد سال اوله بعد درست می شه!
راستی یک ساعتی چیزی توی وبلاگت بذار بدونیم اونجا ساعت چنده یه وقت خواب نباشی ما سر زده مزاحم بشیم!

قوانین مورفی چی هست ؟ ( با راهنمایی تیراژه عزیزم الان دیگه میدونم قوانین مورفی چیه )
اختیار دارین شما هر وقت تشریف بیارید قدم رو چشم من گذاشتین .
بذار ببینم چقدر اختلاف ساعت داریم ما با هم ... ما چهار ساعت و نیم از ایران جلو هستیم ... ایران سه ساعت و نیم از شما جلو ِ ... اوه ، ما با شما 8 ساعت اختلاف داریم !!!

فرشته پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 17:16 http://surusha.blogfa.com

مهمون سرزده خونش گردن خودشه...فکرشم نکن..

هه چه باحال !

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 17:48 http://sampad82.blogfa.com

:))))
تیراژه تو ک کامنت ج نمیدی ک! وگرنه همچین حاالتو میگیرفتیم اساسی!
اصن همه رو خبر میکردم بیان!
من دلی کیا هاله!

سوپ حلزوووووووووون!:))
نه تیراژه حلزونو فقط باید ترکوند یک حالی میده!

نیم وجبی تو که بازم اینجایی

الهااااااااااااااااااااااااام زود از جلو چشمم دور شو
حلزون میترکونه واسه من !! من نمیدونم این نیم وجب حلزون من چیکار داره به شما ها اخه

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 17:51 http://sampad82.blogfa.com

دل آرااااااااااام! تو آنی!:)))))))))))9

تو ترشی نخوری یه پوآرویی ، خانم مارپلی ، دیگه ته تهش یه کاراگاه درکی ازت درمیاد

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 17:56 http://sampad82.blogfa.com

من ک حلزون تورو نگفتم ک!
حلرون باغچه ی مامان بزرگمو میگم!

حلزون طفلک گناه داره آخه
چجوری دلت میاد اخه


الهام بهت پیشنهاد میدم این صدای دلنشین رو با صدف های خالی امتحان کنی . اینجوری حداقل هیچ موجودی نابود نمیشه

الهام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 18:02 http://sampad82.blogfa.com

:)))) باش دلی! دیگه خیلی وقته ترک کردم این کارو!:)))

آناهیتا پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 18:14 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

می دونم خوب نیست دلی جانم اما بی خیال...مهم نیس...خیلی گیر این چیزا نباش...پیش میاد دیگه!
درضمن اگه رفیق حقیقی باشه زهر مار هم جلوش بذاری باید به به بگه اگه نباشه همون بهتر که غذای کفته کوله ای جلوش گذاشتی! ( کفته کوله ای همون داغونه! )

چشم عزیز دلم
نمیدونم والا ، حتما همینطوره

سمیرا مامان دل آرام پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 18:19

میبینم که مهمون داری کردی
چه مهمون داریه؟
خانومی آبروی آدم اگه قراره با این چیزا بره بذار بره
من که میدونم داشتی با کی حرف میزدی!

مهمون داری به این خوبی

امی پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 20:37 http://weineurope.blogsky.com

خوب پس تیراژه عزیز زحمت کشید و برات قوانین مورفی رو توضیح داد، آره دخترم همونه!
اختلاف ساعتمون رو من فکر می کردم باید بیشتر از این باشه البته 8 ساعت هم کم نیست یعنی الان اونجا 1 نیمه شبه؟ اوکی خوب بخوابی دلی جان من که تازه ناهار خوردم و الانم باید برم برای خودم قهوه عصرونه درست کنم!

رها پویا پنج‌شنبه 26 آبان 1390 ساعت 20:47 http://gahemehrbani.blogsky.com/

ف د ااااااااااااااااااااااا ی سرت
خوب؟
و خیلی عبارات دیگه ...

ری را شنبه 28 آبان 1390 ساعت 10:41 http://narenjestaan.persianblog.ir

مطمئنم خیلی بهش چسبیده
شک نکن

عاطی شنبه 28 آبان 1390 ساعت 17:58



چرا من احساس کردم اینجا ی نوشته ی جدید بوود؟


جزیره شنبه 28 آبان 1390 ساعت 18:18

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
این چه وضعیه؟من هی میرم وبلاگا میبینم اپاشونو خوندم ولی کامنتی ندارم. ای بابا
دلارام جان برای بار دوم که این ذفعه اپتو خوندم کلی خندیدم به شانست. خیلی باحال بود.
البت این خنده هه فک کنم یه مرضی باشه که جدیداافتاده به جونم. الکی میخندم هی، فک کن امروز مامان بابام جروبحث میکدن بعد من بهشون هر هر میخندیدم. اصلا وضعی بودا

تیراژه یکشنبه 29 آبان 1390 ساعت 17:53 http://tirajehnote.blogfa.com/

هاله بانو دوشنبه 30 آبان 1390 ساعت 10:54 http://halehsadeghi.blogsky.com/

این یعنی دو حالت
یا خوبی یا خودت رو زدی به خوب بودن که ...

افشانه سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 10:26

... و این است سزای مهمون سر زده!!!

بله دقیقا

Pharme167 چهارشنبه 9 اسفند 1391 ساعت 21:31 http://Good info

Very nice site!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد