دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

هستم در خدمتتون

یعنی کلی کار داشته باشی

کلی سایت باید چک کنی

کلی یادداشت باید تنظیم کنی


هوا گرفته باشه

تو تنها باشی


ایران یه غروب جمعه دلگیر باشه

بدونی الان کلی آدم دلشون گرفته

بعد تو هی تلاش کنی یه کاری کنی که دلشون باز بشه

اونوقت هیچی به ذهنت نرسه و بشینی اراجیف ردیف کنی


حتی تا این حد که پیچ پیچی هم نمیاد سمتم !



*نمیدونم چرا عکسش رو میذارم اررو میده ! 



نظرات 22 + ارسال نظر
صالی جمعه 20 آبان 1390 ساعت 17:46 http://afsonkhanomi.blogfa.com

وای که چقدر غروب جمعه دگیره
انگار تمام غصه می ریزه سر آدم الان همچین حسی دارم...

راست میگی
دقیقا میفهمم چی میگی

عارفه جمعه 20 آبان 1390 ساعت 18:34

من که این غروب جمعه دلم نگرفته حتی یه اپسیلون مامانم داره میاد امشب

اااااااااا پس کلی خوشحالی
چه خوووووب

الهام جمعه 20 آبان 1390 ساعت 19:13 http://sampad82.blogfa.com

دلی این موجود زیبا و دوس داشتنی اسمش چیه حالا؟!

دقت نمیکنی الهام جان !
پیچ پیچی هستن
دست بوس شما

محدثه جمعه 20 آبان 1390 ساعت 19:36 http://shekofe-baran.blogsky.com

هی وای من!!

چرا ؟
چی شد ؟؟

آرشمیرزا جمعه 20 آبان 1390 ساعت 20:18

در خدمت آقا امام زمان باشید انشالله.

نماز جمعه بودین آرش خان ؟!
آخه یهو جو معنوی سنگینی حکمفرما شد

آذرنوش جمعه 20 آبان 1390 ساعت 21:02 http://azar-noosh.blogfa.com

سلام دلی جونم. آی گفتی غروبای جمعه انگار رسیدی به ته دنیا...مخصوصا اگه تنها باشی...درکت میکنم...

سلام عزیزم
آره گلم خیلی

عاطی شنبه 21 آبان 1390 ساعت 00:59



الهی

من هیشوخ جمعه ها دلم نگرفته!نمی دوونم چرا:دی

وای این عکسه کی بود؟ چه نسبتی باهات داره؟:دی!

چه خوب که دلت نمیگیره
خوش به حالت عاطی
ایشون حلزونمون هستن
اسمش پیچ پیچیه

این هفته زیاد دلگیر نبود مهمون داشتیم اخه!!! وای چه حلزونی!!!

خدا رو صد هزار بار شکر
دستبوس شماست

ری را شنبه 21 آبان 1390 ساعت 08:43 http://narenjestaan.persianblog.ir

امان از این جمعه ها که حتی اگه عروسی هم باشی یادت هست که جمعه است !!

آخ گفتی
اون ته تهش یاد آدم میاره که یجورایی دلگیره

الهام شنبه 21 آبان 1390 ساعت 09:23 http://sampad82.blogfa.com

دلی؟؟؟؟!
اینو بردی اون ور؟!!

نه بابا !!
این طفلک از اول اینجا بود ِ
بچم خارجیه

سمیرا مامان دل آرام شنبه 21 آبان 1390 ساعت 10:33

اااااییییییی گفتی !!
خودت که میدونی
من و آرمان هم عروسی دعوت داشتیم
اما نرفتیم!
این حس و حال رو همه تجربه کردن و میکنن
خیلی جالبه !!!!

بله خبر دارم عروسی رو
آخه خداییش عروسی بی من که صفا نداره
بعدشم میدونم چرا نرفتین دیگه !
بله حس و حال عجیبیه

الهام شنبه 21 آبان 1390 ساعت 10:45 http://sampad82.blogfa.com

وای دلی...دلی!
میدونی یاد چی افتادم با دیدن این حلزون؟
خونه مامان بزرگم اینا حیاطی داشت ک تقریبا تموم حیاطش باغچست...دو تا درخت زردآلو گنده و قدیمی داشت...ی درخت خرمالو وسط باغچش...درخت گیلاس ی کنارش...تاک انگورم ی سایه بون گنده داشت اون وسط!از گلاش نمیگم!
ی طرف باغچه نعنا کاشته بودن...و توی نعناها پر حلزون بود..اون موقه ها بچه بودم ظهرها میرفتیم تو حیاط حلزونا رو ور میداشتیم میاوردین توو آفتاب میذاشتیم میومدن بیرون و حال میکردیم!
بضی وقتا هم صدفشونم له میکردیم ک کارمون وحشی گرانه بود و واقعا متاسف میشم از یاداوریشون!
اما بیشترشونم میبردیم توو باغچه!
وقتی له کنی صدفشو ی صدای دلنشین میده!امتحان کن!!
چقد حرف زدم!!

چه صفایی داشته اون باغچه ، خوش به حالتون

جانی ، قاتل !!
این چه وضعشه الهااااااااااااام ، طفلکهای بی نوا
خوبه حالا متاسف میشی
نه فداتشم عمرا اگه امتحان کنم ، بچم له میشه خوب !!

تیراژه شنبه 21 آبان 1390 ساعت 10:52 http://tirajehnote.blogfa.com/

والا کامنت آرشمیرزا اونقدر حواسمو پرت کرد که یادم رفت چی میخواستم بگم!!
یه چیزی تو مایه های "مرسی که به یادمون بودی" و "قربونت برم!" و "عجب مزخرفه این غروب جمعه ها!" و این ها بود!!
در مورد پیچ پیچی و سایر موارد هم فعلا چیزی نمیگم تا ببینم کار تا یک پست افشاگرانه ی تیراژه ای پیش میره یا اینکه خودت یه جوری قضیه رو فیصله میدی!

کامنت آرش خان حس و حال معنوی داشت در حد تیم ملی

منم میگم فدای شما بشم

شما فعلا سکوت پیشه کن لطفا تا ببینیم چی مشه

مامانگار شنبه 21 آبان 1390 ساعت 11:10

سلام نازنین ...
...یعنی آسمون و جمعه های مالزی هم همین رنگیه دلارام جانم؟؟!!

سلااااااااااام
نه مامانگار جونم
اینجا یکشنبه ها "دقیقا" همونجوریه ...
این جمعه رو برای اونهایی گفتم که میدونستم دلشون گرفته تو ایران

جزیره شنبه 21 آبان 1390 ساعت 11:44

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

والا ما که الحمدلله دیروز یک جوعه ی عالی رو پشت سر گذاشتیم، از اون روزایی که ادم دوس نداره به ته برسن، از اون روزایی که ادم دوس داره هی تکرار شه، از اون روزا.

ووووووووووووی دل ارام جان این پیچ پیچیه چقدر یه جوریه. یاد ژله افتادم همچین بی ربط.
ادم نمیتونه بش دست بزنه ،نه؟ میگم این حلزونه شما غذا چی میخوره ؟

سلاااااااااااااااام
همین الان داشتم واست کامنت میذاشتم !!!
خداروشکر که روز فوق العاده ای داشتی عزیزم
هررررررررر باحاله خیلی
نه میترسه طفلک ، البته زیاد دوروورش باشی عادت میکنه فقط چشمهاشو میبره تو !!
غذا برگ میخوره ، البته عجیب به برگ کرفس علاقه منده

جزیره شنبه 21 آبان 1390 ساعت 12:16

سلام دلارام جون. اره دیگه دل به دل راه داره(پیرامون هم زمان کامنت گذاشتن، دل ارام دل ارام بیا جلو من موهاتو بکشم حالا که همزمان شد کامنتامون)

برگ کرفس میخوره ه ه ه ه !!!!!!دندون هم داره؟
من فک میکردم کله شو میتونه جابجا کنه ،نگو چشماشو میتونه جابجا کنه. قدرتی خدا

باشه
آره میخوره نه بابا دندون نداره که ! یه اندامی به اسم لیسک (فکر کنم همین بود دیگه ! ) داره .
اخه این بینوا سرش به تنش چسبیده ، پس قاعدتا باید کل بدنش رو تکون بده . اگه احساس خطر نکنه چشمهاشم تو نمیبره ، اما اگه حس کنه کلا میره تو لاکش .
جزیره ! فکر کن همینجوری نشسته بیکار ، بعد یهو این چشم سمت راستشو (مثلا) میکشه میاره جلو ! آی خنده دار میشه

تلاش شنبه 21 آبان 1390 ساعت 12:48 http://hadafbozorgman.blogfa.com/

آخه نازی ..
خدا نکنه دلت گرفته باشه..
خوبی؟..
چه خبرا؟..

من که نه نگرفته بود دلم
والا فکر کردم اون موقع بچه ها دلشون گرفته ، اما از ظواهر قضیه برمیاد که هیشکی دلش نگرفته بود و فقط بنده ضایع شدم
فدات بشم .
تو خوبی مامان آینده ؟

بهنام شنبه 21 آبان 1390 ساعت 13:59 http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلااااااااام
در مورد دلگیری و دلگیر بودن و اینا که حرفی ندارم چون کلآ میونه ای باهاشون ندارم!
ولی یه سوال!
خودت از این حلزون نگهداری میکنی؟!
یعنی بهش علاقه هم داری؟!

سلااااااام بهنام
چه خوب ، خوشحالم
بله خودم نگهش میدارم
بیچاره توی بالکن به من کار نداره که
معلومه که دوستش دارم ، انقدر خنده دار بهنام ، باید ببینیش

فرناز شنبه 21 آبان 1390 ساعت 14:58 http://www.zolaleen.persianblog.ir

دل آرام عزیزم
من چند وقتیه دیگه جواب کامنت نمی دم ....البته همینطوری..کامن تو واقعا حس خوبی بهم داد و بغضم نم نم اشک شد..حسش عالی بود..ممنونتم دختر

وای فرناز اگر بدونی چقدر ذوق کردم که بهت حس خوب داده
نبینم حتی یک لحظه اشکت رو عزیزم
فدای تو

فرزاد شنبه 21 آبان 1390 ساعت 16:22 http://tak-shans.blogfa.com

اه
این نظر بالایی رو باید خصوصی میدادما!
خوندی پاکش کن آبجی

سلام
امیدوارم حال و هوات بهتر شده باشه فرزاد جان
به خواست خودت نظرت رو پاک کردم ...
آره مسنجرش رو هم سرمیزنه

شازده کوچولو شنبه 21 آبان 1390 ساعت 18:22 http://www.shazdehkocholo.blogsky.com

مرسی دلی جون که اونجا هم به یاد عصرای جمعه دلگیر و آدمایی که دلشون گرفته است میوفتی
بی خیاااااال بابا خوش بگذرون

فدای تو میثا جونم
خوش هم میگذرونم

کیانا شنبه 21 آبان 1390 ساعت 22:28 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

ای قربون اون دلت برم من چرا من اینقد دیر رسیدم هااااااااااااااااااااااااااااا

خدانکنه عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد