دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

222

خصلت زمان رفتنه و خصلت آدمها حسرت از دست دادن زمان . حالا این وسط یکسری ها هم پیدا میشن که برنامه ریزی دارن و خلاصه با لحظه ها پیش میرند و خیلی ها هم مثل من با رفتن زمان غصه دار میشن که ای داد ِ بی داد بازم یه روز ِ دیگه رفت و فلان کار و بهمان کارو نکردم ... اینجوری نبودما ، اینجوری شدم ! از وقتی که هزار جور کار ریخته روی سرم و هرجور برنامه ریزی میکنم ، بازم عقبم !

نوروز یادتونه ؟ همین 5 ماه پیش ! زود گذشت ... حالا فقط 222 روز تا پایان مونده و مطمئنم وقتی برسم آخر ِ سال باز هم میگم دیدی چه زود گذشت ؟! خلاصه که خصلت زمان رفتنه و خصلت آدمها حسرت از دست دادن زمان .



* دیشب ضیافت بود . بچه ها سفره هایی از جنس "دل" انداخته بودند . و باز هم مثل همیشه کیامهر عزیز بانی این دورهمی به یاد ماندنی بود . سفرهای همه پر برکت و دل هاشون شاد ، مخصوصا کیامهر و مهربان عزیزم


*ممنون علیرضا و پرچونه عزیز ، به ترتیب برای این پست و این پست هنرمندانه



نظرات 16 + ارسال نظر
کیانا چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 02:10 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

اووووووووووووووووووووووووووووووووول شدیممممممم


منم هیچوخ به برنامه ریزیام نمیرسم .یعنی کلن ادم شلخته ایم ..هربار یه جوری تنبلی و شلخته ای مزاحمم میشه
ولی نمیدونم حس بدی ازش ندارم

خوب اگه حس بد نداری که کلی خوش به حالته . تو راحت باش عزیزم

تیراژه چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 08:03 http://tirajehnote.blogfa.com

دارم مز مزه میکنم حقیقت تلخ پستت رو
کاش که این دوتا خصلت نبود
رفتن زمان و حسرت ما
بگذریم
ضیافت قشنگی بود...ضیافت نور و شعر و ربنا

ببخشید اگه کامت تلخ شد
متاسفانه با هم عجین هستن این دو حقیقت

ضیافت محشری بود .ولی جای تو خیلی خالی بود عزیزم .

مهربان چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 08:56 http://www.mehrabanam.blogsky.com

مخصوصا خودت....

ولی من هم مثل تو هما اش توی کف این گذشت روزام
همه اش می گم این قدر گذشت و این قد مونده....
خیلی بده این همه سرعت که نتونی بهش برسی

فدای تو عزیزم

خیلی سریع شده این گذر زمان برای من ...
واقعا خیلی وحشتناکه که نتونیم با سرعتش پیش بریم

مهربان چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 08:56

باز هم مرسی از محبتت

خواهش میکنم عزیزم .ما این لحظه های به یاد ماندنی رو مدیون خوش ذوقی کیامهر و صبوری تو هستیم .

افروز چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 10:32 http://apoji.persianblog.ir

سلام سفره تون را توی وبلاگ کیامهر دیدم میشه بپرسم اون چیه روی میز؟همون که خیلی خوشگله زیر ظرف میوه

سلام عزیزم
اون نون شیرماله . البته هنر قنادیه محلمونه

امیلی چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 10:59 http://1writer.mihanblog.com

قبول باشه ایشالا

ممنونم عزیزم . برای شما هم همینطور

وانیا چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 11:18

روزها میگذرن این ماییم که گاهی میخایم ترمز دنیا رو بکشیم میخاییم نگهش داریم ببینیم چی شد الان کجاست اما دنیا مجال صبر کردن برا ما رو نداره میخاد بره
انوقت که میشینیم میشماریم تک تک روزاشو


میزت ایول داره
کیکم پخته بودی؟

درسته . دنیا نمی ایسته . با سرعت در حال گذره . و ما میمونیم و حسرت دقایق و به قول تو روزها رو میشمریم ...

فدای تو .به پای افطار نوستالژی تو نمیرسه
نون شیرماله وانیا جون .البته هنر من نیستا

ماهنوش چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 11:33 http://bottom-of-my-heart.persianblog.ir/

سلام . شانسی وبلاگتونو دیدم .. واقعا زمان خیلی زود میگذره .. خیلییییییی عمر خیلی کوتاه خیلی خوبه که قدر بدونیم ..

سلام . باعث افتخاره
زودتر از آن چه که تصورش رو میکنیم.

شازده کوچولو چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 11:36 http://www.shazdehkocholo.blogsky.com

واقعا سفره های قشنگی بود
مال خودت که فوق العاده بود عزیزم
ایشالله همیشه دل همه بچه ها خصوصا کیامهر و مهربان عزیز شاد باشه

هم سفره ها قشنگ و هم مهمونیه دوستداشتنی بود .
ممنون از لطفت . به پای سفره شما نمیرسی عزیزم. پیشیت هم خیلی نمکیه
ایشالا

ر.جنکی چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 12:32 http://fly.blogsky.com

سلام.
چه قشنگ بود عکسا. روزه همه تون قبول باشه.

سلام دوست عزیز
خیلی
ممنونم . برای شما هم همینطور

پونه چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 13:12 http://jojo-bijor.mihanblog.com

دلی جونم
سفره ی قشنگی گذاشته بوده دست گلت درد نکنه
عزیزم عمره دیگه چه زود میگذره اتفاقا صبح داشتم به این فکر میکردم که سفره ی هفت سینم رو چه رنگی بندازم

چشمات قشنگ دید عزیزم .
خداکنه که خوب بگذره . سفره هفت سین ؟؟ از الان ؟؟ ولی راست میگی تا چشم بهم بذاریم عید هم از راه رسیده ...

هاله چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 15:40 http://www.assman.blogsky.com

من هیچ وقت آدم بزنامه ریزی نبودم !
ول بودن تو زمان رو بیشتر دوس دارم :دی

"ول بودن"
هرکس هر جوری که راحته باید زندگی کنه .

علیرضا چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 19:58 http://yek2se.blogsky.com/

222 روز !
انقدر زود میگذره که ..
مثل یه چشم به هم زدن !

بله 222 روز ،باورت میشه؟
دقیقا به سرعت چشم برهم زدن .

علیرضا چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 19:59 http://yek2se.blogsky.com/

خیلی ممنون
مرسی
لطف دارین شما
دلارام جان

خواهش میکنم
از تو ممنون برای این پست قشنگ و به یاد ماندنیت

هاله بانو پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 00:08 http://halehsadeghi.blogsky.com/

من همیشه کمبود وقت دارم دلی

درد مشترکه خیلیهامونه هاله جون

آوا پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 03:51

بگذره بگذره بگذره. اونقدر تند
این نیمه ء‌اولیه ءسال...بلکه
من یکی ِ دقیقه نودی از
هول تموم شدن تایم هام
بخودم بجنبم و یک کم به
برنامه هام برسم!!! این
قابل توجه افرادی مثل
من که همیشه باااید
زووووور بالاسرشون
باشه تا یه رفلکس
نشون بدن و تادیر
نشده یه کاااری
بکنن...........
یاحق...

آره دیگه تا چشم برهم بزنیم اون یکی نیمه سال هم گذشته و هنوز ماییم و 1000 تا کار نیمه تمام . امیدوارم به همه کارهات به موقع برسی آوا جون .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد