ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیگر چه سود ... وقتی در پنجشنبه ای پاییزی دوستم داشتی و گفتی زمستان بگویم ؟
حال که میگویی ، دلم در پی بارانی بهاری جا مانده و عینکم همراهم نیست تا بهتر ببینمت ...
سلام.قشنگ می نویسی.
به وبلاگ منم سر بزن.
اسمش "دنیای این روزای من"ه!
سلام ممنون
ای وای یادم رفت آدرس بذارم!!!
الان گذاشتم!
عینکت همراهت نیست یا دلت؟...
از همه فصلا گفتی الا تابستون...الا گاه به ثمر نشستن...
عینک ِ دلم
به تابستون نکشید ، توی بهار جاموند ...
شاید هم تابستان گفت و من هنوز در بهار جامانده بودم .
عکس پستو نشون نمیده...
چرا از www.picofile.com استفاده نمیکنی؟...بلاگ اسکای طفلکی انقد زحمت کشیده واسه کاربراش سایت آپلود عکس ساخته که محتاج غریبه نشن دیگه!...
من دارم میبینمش که
خوب منم از همون سایت استفاده کردم ولی نمیدونم چرا نمیتونی ببینیش !
حمید منم میبینم مشکل از فایرفاکسته یا سرعت نتت
چه زوود دیر میشود برای گفتن ...
خیلی زود
دیگر چه سود؟
یه زمانی زمستانم بهار شد دلارام
عینک و چشم با هم تار شد...
همون بهتر که دقیقه ها به سرعت می گذره
درضمن واقعا ممنونم بخاطر محبتت
شعر بی نهایت زیبایی بود
خواسته ی من بود
حرف دلم بود.
امیدوارم باز هم زمستانت بهاری بشه و البته تابستانی .چون به قول حمید ، تابستان فصل به ثمر نشستنه .
الهی که دقیقه هات به شادی بگذره
خواهش میکنم عزیزم . اتفاقا میدونستم که این شعر رو یه جایی خوندم ولی یادم نمیومد .امروز یکدفعه پیداش کردم و برات کامنت گذاشتم
به نام خدا
خداوند شاه و گدا
عزیزی که جان مرا خلق کرد
تـوکّل دریـن ابتـدا
بدان مقتدا
با سلام و احترام و سپاس بیکران خدای ناظر را که برایمان عمری عطا فرمود تا از کلام و احساس روانتان بیاموزیم و مستفیض حالتان گردیم.
با زلالهایی نوشیدنی از شاعرانی زلالدل بروز و منتظر نظرات و انتقادات شما عزیز و گرامی هستیم.
برایمان بنویسید که آیا آینده ی قالب گسترده ی زلال را چگونه می بینید؟!
آیا امکانش هست که در آینده ای دور و نزدیک شاهد هنر نمائی شخصیّت هایی از نسل جدید در این ژانر گسترده باشیم؟!
برایمان بنویسید که آیا مشخصّه ی اصلی این سبک، ساده و شفاف گویی و رساندن پیام بصورت رک و پوست کنده می باشد؟( ولو مزیّن به آرایه های ادبی ).
http://sherezolal101.blogfa.com/
عینکت را در کدامین فصل به
یغما دادی؟ پاییز که گفت
چرا منتظر زمستانش
شدی؟باران بهاری
بارانی هوسناک
وزودگذراست
پایدارنیست
حوا ست
هست؟
یاحق...
عینکم هم - و شاید عینک دلم - در پی بارانی بهاری جا ماند !
پاییز دوستم داشت و گفتنش را به زمستان موکول کرد .
حل شد! مشکل از اینترنت اکسپلورر خودم بود (آیکون "کرم و درخت و اینجور چیزا!")...
خدارو شکر که حل شد .
دور از جون جناب این حرفا نه ببخشید این آیکونها چیه
بگرد دلت رو پیدا کن آروم دل....دلت رو هیچ جا جا نذار...دل گم شده تنها یتیمیه که هیچ کس به فرزندی قبولش نمیکنه.......
دلم الان اینجاست ، پیش خودم
میبینی تورو خدا الهه جون ، با یه دیر جنبیدن دل آدمو چه در به در میکنن
سلام. اومدنت شادم کرد. مرسی
گاهی وقت ها انقدر زود دیر میشه که پشیمونی سودی نداره.
راستی خدا دروغ نمیگه. راست گفتی. من یه کم این روزها گمم. دعام کن.
سلام ، خواهش عزیز
آره ، فایده نداره
به خدا اعتماد کن . ایشالا همه چیز درست میشه .
راستی اسم جدیدت قشنگتر از قبلیه
آپم خوشحال میشم بهم سربزنی
سلام دلارام
میخواستم بابت تبریک تولدم ازت تشکر کنم
ممنونم که به وبلاگم اومدی ، مرسی بابت تبریکت
خواهش میکنم عزیزم . وظیفه بود .
سود نداره
ولی خوب ..
دیگه دیره هاله
هرچیزی وقتی سر وقت خودش اتفاق نیوفته ، دیگه لطفی نداره
میشه مثل غذایی که تا داغه خوشمزه و مطبوعه ولی وقتی یخ کرد دیگه میلی برای خوردنش نیست.
سلام.
مرسی اومدی وبلاگم.
بازم بیای.
همیشه بهانه ای هست تا دوست داشتنم را به تاخیر بیندازی
و این دیر کردن ، همیشه فقط " آه " باقی میذاره
چه کنم با دل غمگین چه کنم ؟
تو بگو!!!!!!!
راستی آپم ....
احتمالا تحمل
زیبا بود....
مرسی عزیزم
سلام دلارام عزیز
ممنون از لطفت...
فوق العاده لطیف و زیبا بود این متن
سلام بانو جون
خواهش میکنم وظیفه بود
ممنونم خانمی
وای دلارامممم
فوق العاده بودددددد
مرسی عزیزممم
خوشحالم که خوشت اومد عزیزم