ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فکر کنم دارم آلزایمر میگیرما. آخه این چه وضعیه هر وقت دارم میرم سرکار هزار و یه مدل (نه دروغ گفتم، ته تهش دیگه یدونه!) موضوع میاد توی ذهنم. بعد به خودم میگم شب که رسیدم خونه حتما مینویسمش. بعد شب اگه شما یادت اومد موضوع چی بود منم یادم اومد. امروز صبح انقدررررررررررر فکر کردم انقدررررررر فکر کردم اما انگااااااار نه انگار اصلا وبلاگی داریم و موضوعی برای نوشتن به ذهنمان رسیده بوده و باقی قضایا. آخه من گناه دارم که! الان برای آلزایمر یکم زود نیست با 29 سال سن؟! نه آخه شما بگووووووو
مثلا به خودم میگم چندتا المان یادم میمونه که سریع میتونم به اصل مطلب برسم. اما دریغ از به یاد اوردن المانها حتی!!!!
دلی جون ناراحت نباش اگه به این میگن آلزایمر من فک کنم از 20 سالگی گرفتم
میبینم همه همدردیم
وای اگه به سن من برسی دیگه چی میشی اسم قشنگ؟
( آیکون تضعیف روحیه و باقی قضایا)
جووووووووووری میگه به سن من بررسی انگار چند سالشه. نگی جایی ها
همش میگه کد اشتباهه!
بلاگ اسکای فاقد شعور اجتماعیه
تو ببخش عزیزم
وای دلی منم خیلی گیج شدم تازگیا..
تازگیا که نه.. من از همون اول فراموشکار بودم.
بعد موضوع نوشتن رو نمیشه یه گوشه نوشت که یادت بمونه.
من وقتی به یه چیز فکر می کنم، کلی جزئیات و توصیفات و جمله ها و اینا میاد تو ذهنم. بعد خب نمیشه همه ی اونا رو نوشت..
آره درست میگی. یه متن رو دو بار نمیشه یه جور توی ذهن نوشت
با 25سال چی دل آرام؟! من که حیف ترم که!!!! :(((
آخ اخ تو خیلی زود شروع کردیا طودی ;)
بچه ها کلا اپیدمیه... بیایید جایی نگیم این مشکلاتو ... زشته جلو مامان باباهامون ... والا :)
والا دیگه میدونن خودشون
مدت یه ماه منشی یه موسسه بودم ... هر کی از پرسنل میرسید یه چیزی به من میگفت که فلان ساعت یادآوری کنم ... منم یادداشت میکردم و مزدم جلو چشمم که حتما یادم بمونه ... اما دریغ از 1 دفعه از این چندین بارها که من چیزی رو یادم مونده باشه ...
عزیزززززم
منم خیلی چیزها رو یادداشت میکنم. تازه روی دستم هم علامت میزنم
سلام دل آرام جان.بخشی از این فراموشی ها هم برمی گرده به مشغله ی زیاد ذهنی
عمرت دراز و پربرکت...
سلام نرگس عزیزم
آخ نگو از مشغله...
ممنونم به همچنین خانمممم
عزیزم..هممون همینیم دل آرام
جانم..نگرون نباش خواهر....
فراموشی ِ موقتیه که بخاطر
درگیریهای زندگی دچارش
هستیم هممون...بلابه
دورخواهر..هنوز واسه
این حرفاخیلی زووده
اوهووووووووم
یاحق...
سلام آوا جونم
حق نگهدارت عزیزم
کلا مشکل از هواس..
صد در صد :)
نویسندهجماعت آلزایمر داره در کل
ااااااا پس میبینم فراگیره
مادر جون نگو از این حرفا. پس من چی بگم که دیگه تو سرازیری عمر هستم؟؟؟ اما دلی جان ناراحت نباش این آلزایمر از عوارض کارمندی هستش. منتها شما مثل اینکه استعدادت خوبه مادرجان
عزیزم دیگه این فرمون رو نرو جلو یه کمی بپیچونش از سمت راست حرکت کن . خیر ببینی الهی مادر
الان روحیه ات میزون شد آیا؟
بله بله روحیه در حد لالیگااااااااااااا