وقتی گند میزنی و نمیفته اتفاقی که باید بیوفته، اونهایی که همون لحظه شروع میکنن به تشویقت که مگه آخر دنیاست، اینبار نه یه بار دیگه، این راه نشد یه راه دیگه، درست مثل اونهایی هستن که با زمین خوردن بچه شروع میکنن به دست زدن و منحرف کردن ذهنش تا گریه نکنه، تا یادش بره دردِ اولین قدمهای زندگیش رو، همون قدر دوست داشتنی...
درد اولین قدمهای زندگی...
تغبیر قشنگی بود
ممنون
فدای تو
ولی من میشناسم کسانی رو که با اینکه طرف خودش خیلی از اتفاقی که براش افتاده ناراحته تازه نمک به زخمش هم میزنن و بیشتر از این که مرهم درد باشن بلای جونن.
چه بد... باید بهشون بگیم: ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان...
شایـد...!
وقتی داریم اولین قدم هار و بر میداریم امیدوارمون میکنند به راه رفتن به حرکت کردن ...
اما وقتی بزرگ می شیم انگار همه چیز برعکس میشه هر کار ک می خا یم بکنیم هرجا که میخایم بریم و ... نا امیدمون می کنند ...
گاهاً همان هائی که در اولین قدمها محرکمان بودند ....
دم اونهائی گرم که همیشه حامی اند و دلگرمی می دهند حتی وقتی شکست خورده ایم ...
تاثیر گذارترین آدم زندگی من، اونی بود که بعد یه عمر بدبخت زندگی کردن، زد تو گوشم (منظور تشر زدن و آگاه کردنه) که پا شو جمع کن خودتو عین احمقا نشستی یه گوشه زانوی غم به بغل گرفتی، 4 تا کتاب ریختی دورت... عین خاک برسرا..آخه نفهم مگه این شد زندگی؟
(یادش به خیر..خدا حفظش کنه..خیلی بی تربیت بود.)
+
چقدر جالب بود دوستداشتنی سرهم.. جدا اصلا انگار معنیش فرق می کنه.
خدا حفظ شون کنه ، خدا زیادشون کنه این عزیزان دوستداشتنی رو .....
بیخیال دلی جان. گند رو فراموش کن و بچسب به دوستداشتنی ها