ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بعضی اوقات نمیدونم کاری که دارم انجام میدم درسته یا نه. واقعا نمیدونم ها! یعنی هیچ ایده ای ندارم... ولی در کمال ناباوری آشفته میشم وقتی بهش فکر میکنم... بعد به خودم میگم پس حتما "بده" که تو اینجور دل آشوبه میگیری و بهم میریزی، بعد باز فکر میکنم... میبینم هیچ نکته منفی ای نداره آخه... بعد باز همون دور تسلسل...
فکر خوبه، فکر کردن خوبه... اما من انقدر یه موضوع رو دستکاری میکنم که توی مغزم یه سوراخ پدید میاد اندازه بند انگشت... نه میشه بانداژش کرد، نه بخیه اش و نه رهاش...
:)
درود
حق با شماست نیکی همیشه نکوست ولی امروزه مقداری حقایق وارونه و غیر منتظره شده اند
بقولی خوبی که از حد بگذرد دانا هم گیج و متوهم میشود وای بحال نادان.
شاد زی مهر افزون
درود
والا منم در حال گیج زدن هستم در حال حاضر
وای دلی...درد مشترک...یعنی من خودمو داغون میکنما...مثل همین الان...:(
خب اشتباه میکنیم دیگه خواهر من، خود آزاری داریم ولا غیر
سلامم دل آرام جانم
منم یه زمانی زیاد گرفتار این قضیه بودم ...
فکر کنم با گذر زمان و تمرین بشه تعدیلش کرد عزیز..
منظورم تمرین برای پیشگیری زوم کردن غیر معمول..
البت این نظر منه عزیزم..
مکانیزم حواس پرت کردن هم بد نیست فک کنم(آیکون راهنمایی جوگیرانه یحتمل)
سلاااااااام
قطعا همینطوره که شما میگید. بالاخره معلم ها کارشون درسته ;)
به به ساعت کامنت رو...
به این می گن مازوخیسم
یعنی کسی که آزار خودش لذت می بره
نکن بچه
والا بلا لذت نمیبرم
تاره خیلی زجر هم میکشم
سادیسم میدونی چیه دلی؟
گاهی این مرض گریبان منو میگیره
تو مغزت رو آشفته می کنه
من قلبم رو داغون
بخدا گاهی درد توی قلبم تا حد مرگ میبره منو از این اوضاع
کوتاه بیا مررررررررریم
سادیسم؟؟؟
بسم الله :))
میسوزییییییییییییم
باید بعضی جاها دل به دریا زد و به خدا توکل کرد و تصمیم قطعی گرفت...
توکل...
خب اینجور مواقعه که میگن مشورت با عقلا رو فراموش نکنیم. مشورت به آدم سرنخ میده. بعد یه مدت خود آدم یه جورایی از برزخ نصمیم گیری در میاد. و راه های بعدی هموار تر میشه.
سلام دوستم
سلام عزیز دلم
سادیسمیه مازوخیسمی !
محمد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خودتو ناراحت نکن.گاهی اینجوری میشه دیگه٬ خوب نیست ولی خوب چاره ای هم نیست٬ منم گاهی اینجوریم٬ خیلی کلافه میشم
درد مشترک
کوتاه بیام قدم خیلی کوتاه میشه دلی
:))
امان از این لحظه های تردید..
امان...