ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ساعت 20:30 است و من تازه رسیدم خانه... تلفن را چک میکنم و پیغام را گوش میدهم. دوست مامان است، کاری را باید انجام میداده و حالا زنگ زده که بگوید انجام شده اما اس ام اس اش سند نمیشود و پندینگ میماند. با خودم میگویم فردا متوجه میشوی چرا سند نشده بود! شماره اش را مینویسم در کنار چند ده شماره ای که یادداشت کرده ام تا به محض رسیدن مامان تحویلش دهم. خانه نیست که... سفارت خانه است، بسکه این تلفن زنگ میخورد...
یک نگاهی به سر و ته خانه می اندازم. چیزی که میدانم این است که باید تمیز مثل روز اولش شود، و چیزی که نمیدانم اینکه چطور و از کجا... همیشه در امر نظافت خانه دستپاچه میشوم. چقدر نبود مامان در اینکه بگوید اول کجا و بعد کجا، به چشم می آید... میروم سراغ آشپزخانه، فکر کنم شروع حرفه ایییی باشد... دیده ام مامان اول آنجا را مرتب میکند! همزمان که ظرف میشویم، گاز تمیز میکنم، برنج خیس میکنم، بادمجان از فریزر در می آورم و حتی تی میکشم!! آن میان ها اپن را تمیز میکنم و پیاز خرد میکنم و اوه واویلا بیایید ببینید چه گره ای خورده ام در خودم... یعنی به خنده دار ترین شکل ممکن دور خودم میچرخیدم. دیدم ساعت شده 10 و من کماکان در همان جبهه مشغول شمشیر زدنم. بی تعارف بگویم سر و ته اش را هم آوردم و رفتم سراغ تمیز کردن سالن... حالا تی نکش کی بکش!! خانم و آقایی که شما باشید کشیدم و کشیدم تا رسیدم جلوی در ورودی... یک آن فردا را تصور کردم که مامان و بابا قرار است چمدانهایشان را که حتما زیرش خیلی کثیف شده بگذارند روی همین قسمت، دقیقا همین قسمت که داشتم تمیز میکردم... از تصویر حاصل لبخند به لبم نشست و دلم غنج رفت، محکم تر تی کشیدم که آن محوطه تمیز تر شود...
بدو بدو رفتم
سراغ دستشویی که آنجا هم شسته شود و تمام... توی آینه زیر چشمهایم را دیدم
که مداد چشمم ریخته و سیاه شده بود و البته از صورت آرایش کرده ام با آن
هیبتی که در حال بشور و بساب بودم خنده ام گرفت. بنده شیک و پیک خونه تمیز
میکنم، مشکلیه؟
سرتون رو درد نیارم، از اونجایی که به شدت روی دستشویی حساسم (حالا جای
بهتر برای حساسیت نبود؟!) شیر آب رو باز کردم و به آت و آشغال های کف
دستشویی (یعنی چه پاراگراف دل انگیزی شد خداییش... بعد دقت کردین من خودم
هی وسط حرف خودم پارازیت میام؟!) گفتم با زبون خوش بیایید بیرون و اگرنه با
آب و کف حسابتون رو میرسم... حساب اونها رو البته!! دیدم نه! منم نامردی
نکردم و با بی رحمی تمام مقادیر فراوانی پودر ریختم و یک عالمه کف درست
کردم و جووووووری تمیزش کردم که حظ کنید.
ساعت 11...اندکی شام خوردیم و شروع کردیم به انتظار کشیدن تا پدر و مادر محترم بعد از 10 روز از سفر بازگردند...
*15 خرداد، "دنیای دل آرام" دو ساله شد... ممنونم که تا به امروز همراهی ام کرده اید...
سلام...
خسته نباشین
کلبه ی زندگیتان
پیوسته آرام و شاداب بادا
و سایه ی پر مهر پدر و مادر عزیزتان
پیوسته برقرار
آمین
سلام بر شما م س ا ف ر عزیز
ممنونم برای دعای خوبتان
خدا قوّت..
سایه پدر محترم و مامان نازنینت بر سرتون مستدام...
هرچند تکراری اما مثل همیشه برای خودت و عزیزانت
سلامتی و شادی وآرامش همیشگی، آرزو میکنم....
+تولد دنیای دل آرام مبارک
الهی مدیر وبلاگ و خود وبلاگ صد و بیست ساله شن...
ممنون که با ساختش باعث شدی من یکی بتونم
دنیا رو از دریچه دیگه ای هم ببینم...
ممنونم عزیزم از مهربونیت

ممنونم از دوستان نازنینی مثل شما که همیشه در کنارم هستید.
*این آیکونها رو با تقلب گذاشتم! یعنی ایرانی جماعت چه استعدادهای نهفته ای که نداره!!!
البته به نظرم وبلاگت چند سالی از خودت کم سن و سال تره هرجور حساب کنیم هردوتون همسن نمیشین...
پس تصحیح میکنم
الهی وبلاگ صد و بیست ساله شه
مدیر وبلاگ هم (همون صد و بیست + سن الانش) ساله شه
ایشالا:*
(مو لا درز دعا نمیره ... دقت اندازه گیری رو داری... جمله بندی رو چطور؟ ساعت ارسال کامنت رو چطور؟بهله ایطور گل آفتابگردونی ام من!
:)
دارم میرم...خواستم گزک دست مرغ آمین ندم اومدم تصحیح کردم... رفتم:)
الهی... مرسی عزیز دلم که انقدر دقیق دعا میکنی
تو هم ایشالا همیشه شاد و سلامت باشی
چشمت روشن دلاآرام جان....
دوسالگی وبلاگت مبارک دلی جان...
ممنونم یسنای گلم
مدام از آیکون استفاده میکنم که فکر نکنند امکان آیکون گذاشتن رو برداشتن دیگه نمیتوانیم. ما میتوانیییییییم
عزیز کدبانوووووووووی من....بهت افتخار میکنم
چشمت روشن آروم دلم...الهی که همیشه زندگیتون گرم باشه و پر از اتفاقات خوب و قشنگ...
دو سالگی وبلاگت هم مبارک عزیزم...افتخار این رو داشتم که از روز اول مهمون خونه ت باشم...و خوشحالم که هستی...عاشقتممم
قربون تو برم من
ممنونم
من مفتخر بودم که دوستان گلی چون تو از همون اول راه همراهم بودند. باورم نمیشه دو سال گذشته از روزی که گفتم داره حرکتهایی صورت میگیره
دلــــــــــــــــــــــــــــــــی ثابت کردی دیگه باید شوئرت بدماااااااااااااااااا
به به مبارررررررررررررررکههههههه بسلامتی برگردن ایشاا...
میگمااااااااااااااا دلییییییی یادته یه بار مرغ سوزوندم بم گفتی چطوری درستش کنم؟؟؟؟!!!
خاستم بگم من همچنان بلد نیستم غذا درس کنم
توووووووووووووووووووووووووووووولدت وبلاگت مبارررررررررررررررررررررررررررررررررک
میگمااااااا (چقد گفتم میگما!!!!
بیا دوست ما رو باش، بعد از دو سال و نیم آشنایی تازه فهمیده من کدبانوام
آره یادمه، چقدر خندیدیم اون روز...
مرسی عزیز دلم
خو این بلاگ اسکای بیشووور چرا نمیفهمه که من نمیخام زبان پی سی مو هی عوض کنم
دِ هَ
اصلا سرعت کامنت گذاشتن آدم رو میگیره
بعدشم این چه وضعشه، آخه چرا...
پاسخ دهنده محترم با توجه به نوع قالب شما ، دیگر بلاگ اسکای درج شکلک را در قسمت پاسخ ها پشتیبانی نمیکند
بلاگ اسکای هرروز بد تر از دیروز دینگ دینگ
در اینکه ما همیشه نسبت به تغییرات گارد میگیریم حرفی نیست، اما این دیگه خیلی قاراشمیش شده...
دلارام هرموقع وقت خالی داشتی بگو خبرت کنم یسر خونه ی ما هم بیای !
محمد!!!!
نه نه تصمیمم رو گرفتم... باشه میام، و در اولین حرکت هم تو رو از خونه میندازم بیرون
دوساله شدن وبلاگت مبارک آجی دلارام
ایشالله دویست ساله بشه و چرخش هی بچرخه
از این که دوست خوبی مثه من اینجا پیدا کردی از خودم ممنونم
مرسی محمد
یعنی تو یک خودشیفته به تمام معنایییییییییییییییی
حسابی خسته نباشی دلی جان ...
دوسالگی دنیات رو هم تبریک میگم ایشالا حالا حالا باشه و بنویسی و ما باشیم که تبریکش رو بگیم ...
سلامت باشی
ممنونم
میگماااااااااااا دلی جان جانم به مناسبت این تولد و اینا اون بسته شوکول منو بیار بده
کشتی منو تو با این "میگم، میگمت"
یاد مموتی افتادم که هی "بگم،بگم" میگفت
:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
با این یاد اوریت من برم که دیگه خودمو بکشم
دور از جون
سلاااااااااااااااام
من عمراً طی یا تی بکــــــــشمـ...
حاضرم با دستمال روی زمین آشپزخونه،کف حال،دستشویی حتا... تمیز کنم ولی طی نکشم
نمیدونم چرا حس می کنم اُفت کلاس میاره
باور کن دلی... حاضرم با نپتون خونه رو جارو بکشم اما جارو برقی نگیرم دستم
مامانم میگه نمیدونم چرا مث آدمای از پشت کوهـ اومده رفتار میکنی؟؟؟
بدبختی نیس؟؟؟
تولد وبلاگت هم مبارک
چقدر خوشحالم که یه دوست خوبی مث تو اینجا پیدا کردم
هر چند اصلاً بهم سر نمیزنی
سلااااااام عزیزم
بعد اونوقت با دستمال تمیز کنی افت کلاس محسوب نمیشه مریم؟ میتونی مثل من با آرایش کار کنی که همچین بی کلاسِِ ِ بی کلاس هم نباشی
مممنونم، چرا مریم جان هم سر میزنم و هم میخونمت عزیزم
سلام دل آرامم
الهی خونتون همیشه به حضور گرم پدر و مادرت مصفا باشه...چشمت هم روشن که انتظار شیرینت به سر رسید
دوسالگی وبلاگت مباااارک عزیزم
چه خوشحالم که با اینجا آشنا شدم...یادم نیست از کی شروع به خواندن کردم و کی اولین کامنت را گذاشتم
ولی خیلی خوب میدونم که همیشه خوندنت برام دلنشین بوده...همیشه آهنگهایی که برای دانلود گذاشتی را دوست داشتم و نوشته هات همیشه با تفکر برام همراه بوده
انشالا که همیشه چراغ این خونه روشن باشه و تو از بودن اینجا راضی و دلشاد باشی
سلااام نرگس عزیزم
ممنونمممممم
از افتخارات منه که دوست نازنینی چون تو رو پیدا کردم که هم منو میخونه و هم میتونم بخونمش... ممنونم که انقدر مهربونی
۱) چشمتان روشن به دیدار مادر و پدر
۲) تولد دنیایت مبارک دوست خوبم
۳) به شدت یاد تمیزکاری های خودم افتادم و اینکه بدبختانه فقط تا پایان امتحانات که همین دوشنبه ست فرجه دارم که خونه ی نامرتب و ظرف نشسته ببینم اما مسئولیتی نداشته باشم!! بعدش میشوم دقیقا همین کوزت جانی که شما شده بودی!!! و جبران یک ماه دست به سیاه و سفید نزدن خواهد شد!!!
۴)من آنقدر کوزتی های بشور بمال بساب بپز انتحارانه ام را با حالتی به شدت سوزناک برای "او" تعریف می کنم که این را برایم بفرستد. حالا هم من این را برای شما می فرستم. باشد که روحیه بگیرید!!
http://s4.picofile.com/file/7793714622/Recorded_Audio.wav.html
سلام دوستم
سلام عزیزم
ای جانم، از فرصتی که داری استفاده کن که به جرگه کوزت های عزیز میپیوندی به زودی
ممنونم برای فایل... خیلی شیرین بوووووود :*
بالاییه من بودم
مبارک باشه دو سالگی دنیای دوست داشتنیت آبجی خانم
به به اینطرفهاااا
ممنونم
سلام دلارام نازنین
!
دوسالگی "دنیای دل آرام" مبارک
قلمتون مانا
برای بار پنجم دارم این کامنت رو میفرستم اگه یه بار دیگه بگه کد را اشتباه وارد کردین با خودکار پرش میکنم دیگه !!
بازم گفت بازم گفت بازم گفت!!!! من کوتاه نمی آم دفعه ششم!
سلام عزیز دلم
خودکاااااااااااار
من شرمنده تو هستم... مرسی پشتکار
ای جان کدبانوی حرفه ای!
دو ساله شدنتون هم مبارک.
قربون شما برم من
اول خسته نباشید بابت تمبز کاری
دوم چشمت روشن ایشاالله همیشه به سفر و خوشی
سوم تولد این دنیا مبارررک ...
فدای تووووو
اهم اهم
بله حواسمان هست
کیانا و آدرس؟؟
دل آرام جان چشمت روشن
و این که دو سالگی این خونه مبارک باشه
بله دیگه کیانا هم بله!!
مرسی عارفه عزیزم
عارفه ادرس اشتبا بووووود
2سالی وبلاگت مبارک باشه عزیزه دلم...چشمت روشن رسیدن مامان و بابا بخیر
ممنونم آذرنوش عزیزم
سلام:گل
خســــــــــــــــته نباشـــــــــی ی ی ی
واقعا مامانا از کجا می دوونن ک از کجا شرووع کنن؟:((
من همیشه از آشپررخونه شروع می کنم!بعد هی کثیف می شه!طی می کشم!دوباره گازو تمیز می کنم دوباره طی می کشم!دوباره اوپن دوباره طی!دوباره غذا دوباره طی:))))از بس کثیف می شه:(
خیلی هم کدبانوو تشریف دارید:گل ل ل ل
چشمتونم روشن که مامان و بابا برگشتند:-*:-*:-*
:گل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل
سلام عزیزم
ای جااااانم پس تو هم مدام دور خودت میچرخی
قربونت برم
آهاااااااااااااااااااااااااااااااااااان ن ن ن
مهمترین مطلب اینکه ه ه ه ه
دوسالگی وبت به شدت مبارک ک ک ک ک ک ک ک
:گل ل ل ل ل ل ل ل ل ل
:گل ل ل ل ل ل ل ل
:گل ل ل ل ل ل
:گل ل ل ل
:گل ل
:گل
:دی(گل به سبک آوایی:دی!)
راستی دلم واسه آوا جان تنگ شده!:گل:دی
مرسی مهربوووون
خودت گلی
آره جای آوا خالیه
سلام خاله دل آرام کدبانو ...(ببین اسم روتون گذاشتیم بدجور تا بعضی ها لفظ عمه را به شما ها نچسبونن
)
)..
خوبی خانمی ..خسته نباشی دختر
رسیدن مامان و بابا به خیر باشه انشاالله . امیدوارم همیشه سایه پر از مهرشون با تنی سلامت بالای سرتون باشه .
..(آهان نکنه اون تاریخ چند پست قبل تاریخ مسافرت مامان اینا بود ؟؟؟؟
سلام عزیزم
قربون تو برم اینها که شوخیه، خداییش "عمه" و "خاله" بودنش مهم نیست... مهم مانی ماست
آفرین دختر باهوش...
دوساله شدن دنیای دل آرامت را هم تبریک می گم و خوشحالم از اینکه با این دنیای مهربون و خوب آشنا شدم . امیدوارم همیشه دنیای دل آرام پر باشه از خبرها و اتفاقات خوب ..شادی و موفقیت و سلامتی ..چه اینجا و چه بیرون از اینجا ...
خب برای مراسم جشن دوساله گی که ما را دعوت نکردید !!!پذیرایی و شیرینی هم که ؟؟؟؟هیییییی...
ای جانمممم
در کنار دوستهای مهربونی چون تو ایشالا...
والا فرشته من میخواستم جشن و پایکوبی راه بندازم ولی بلاگ اسکای دقیقا همون روزها اینجا رو تعطیل کرد و در نتیجه نشد که بشه.
من همیشه میگم که تولد وبلاگی که نویسنده اش نوشتن رو دوست داره تولد خودش هم هست پس تولدت مبارک دل آرام.خیلی خوشحالم که به واسطه ی این وبلاگ با نازنینی چون تو آشنا شدم.
قلمت مانا.
چشمهات روشن برای برگشت مامان و بابای عزیز.
:***
ممنونمممممممممم عزیز دلم
من چه خوشبختم که شما ها رو دارم
:*
مبارکه دل آرام جان
ممنونم خانم خوش سلیقه
فدای تو
بهله ایرانی میتواند..
تحریم ها رو به فرصت تبدیل میکنه توو همه زمینه ها ... اصن یه وضی
بلاگ اسکای برو از خدا بترس آیکون تحریم میکنی؟
فدای استعدادات:*
اسمت رو ننوشتی چرا تو دختر؟
قربون تو برم من :*
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ دیدینننننننننننننن
اینقد غرغر کردیم تا بلاگ اسکای کدای حروفیشو برداش عددیشون کررررررررررررد
خب خواهرم شما وقتی میبینی انقدر اثر گذار هستی، یه توک پا برو اعلام کن ما آیکون توی جوابدهی هایمان میخواهیم، نمایش تعداد نظرات جدید رو میخواهیم، یکم نظم و ترتیب میخواهیم، رنگ و رو برای مدیریتمان میخواهیم... کلا خواسته زیاد داریم
رسیدن پدر و مادر گرامی بخیر. چشتون روشن دلی خانوم.
اما دلی جان دیگه بعد از عمری یه بار خونه رو تمیز کردی که دیگه اینقدر آه و ناله نداره! تازه خودتون کثیف کردین خوب باید تمیزش میکردی دیگه. همچین با آب و تاب میگه انگار مثلا خونه رنگ و نقاشی کرده و بعدشم تمیز کرده و .... (مدیونی اگه فکر کنی الان به چیزی اشاره کردم)
دلتون روشن
تو آه و ناله دیدی؟! نه جان من
یعنی تو باور کن اگر فهمیده باشم داری خودت رو میگیا، نه نه ابدا معلوم نبود
چشم شما روشن اسم قشنگ...
دو سالگی این خونه هم مبارکاااااا باشه . ما تا دویست سالگیش هم پایه ایم!
فدای تو
منم در کنار شما پایه ام!
الان دیگــه رسیــدن ^_^
رســـیـــدن بخــــیر :)
بله بله
متشکرم
دلم میخواست 15 خرداد خونه باشم تا اولین نفری که دو سالگی وبتو تبریک میگه من باشم ولی نشد که نشد!
مبارک باشه دل آرام جونم تولد دوسالگی وبت ، امیدوارم هر ثانیه که پای دنیایت مینشینی و چیزی مینویسی و چیزی میخونی ، ایده های زیبا و افکار قشنگ برات متجلی بشه و دنیات زیباتر و زیباتر و پر بارتر و پر بارتر بشه.
ممنونم مامانم
من اون کامنت رو نوشته بودم همینکه بهله ایرانی میتواند و اینا..
ببخشید تکرارِ نمیشه... همین مدل فراموشی رو کم داشتم تکمیل شد مبارکم باشه
ای بابا پیش میاد عزیزم...
راستی:
خدا نکنه:*
زنده باشی و سلامت همیشه..
تا بعد.. :)
:*
زیبا بود :)
زیبا خوندی عزیزم
دلی جون ببخشید اینقدر حواسم به این بود که سر به سرت بذارم یادم رفت تولد وبلاگت رو تبریک بگم. ایشاالله صد ساله شه وبلاگت
ای جااااااااااانم
فدای تو
سلاملیکم
تولد دوسالگی وبلاگت مباااااااااااارک...
بی اغراق میگم دلارامم که وبت خیلی زود تونست جایگاه خاص خودش رو در بلاگستان پیداکنه....اینهمه دوستان گرد دنیای دلآرام ..نشان از دوست داشتنی بودنت دارند...
یه تبریک هم به سمیرابانوی عزیزم..که پابپای دلی..همیشه کنارش بوده و هست...
ممنونم مامانگار عزیززززززززم
و نشان از پر مهر و محبت بودن نازنینانی چون شما
سایه مهربونیتون همیشه بر سرمون
وای دل آرامم تولد وبلاگت مبارک عزیزم
سوغاتی چی گرفتی حالا؟
مررررررسی سارا
یه عالمه شکلااااااااات
حاچ خانوم اینجوری که نمیشه

پول میگیرم میرم جلوو
تعداد نفرات معترضو لیست کنین من ببینم میصرفه قبول زحمت کنم یا نه ، حالا چون شمایین دانشجویی حساب میکنم باهاتون
اول گفتم اشتباه کامنت گذاشته
بعد فهمیدم اشاره داری به بلاگ اسکای و تحولاتش
برو خواهر ما هوات رو داریم و حتی میاییم در کنار خودت اعتراض که نه ولی صحبتهای دوستانه میکنیم و حل و فصلش مینماییم
DELI soghai shookoooool????????????????
booorooooo boooorooo bache in chiza ba sohbate dosane hl nmishe
hazine dere
آره کیانا
بله بله متوجه ام
سلام
تولدتون مبارک
ی خسته نباشید هم بابت تمیزکاری عجله ای
سلام عزیز دلم
ممنونم
کم پیدا بودی :*
تولد دنیای زیبا و دوست داشتنی دلآرامت مبارک عزیزم
و چشم و دلات به دیدار مامان و بابای خوبات روشن
من صبح از سر کار دوبار دو کامنت بلندبالا برایت نوشتم اینجا ولی هربار گفت کد را اشتباه وارد کرده ام. دروغ میگفت عین چی عزیزم. خدا ازش نگذره. آمدم دوباره برایت بنویسم که دیدم پست جدید گذاشتهای و خوب بیمزه است دیگر قربانت بروم :*
ممنونم پروین خانم عزیززززززززم :*
حرفهای شما روی چشم من جای داره :*
بله مدتی نبودم و کمرنگ بودم
میرم پست بعدی رو بخونم
عزیزم...
چه خوبه که این خانه هست...دوسال میخوانمت و نازنین دوستم را هر بار از زاویه ای دیگر نگاه میکنم با قلم دلنشینش..و مسرورم که نویسنده ی این وبلاگ یکی از دوستان بی نظیرم است..
قلمت مانا دل آرامم.
چقدر خوبه که من تو رو دارم... چقدر خوبه که تیراژه از نزدیکترین دوستانم هست.
من هم از این دنیا و هم از این خونه ممنونم...