ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
داشتم برای خودم توی اتاقم وب گردی میکردم که یهو حس کردم صدای آب میاد. اونم شرشر! از اونجایی که طبقه بالایی در حال تعمیر خونه اش هست، گفتم لابد لوله ای چیزی ترکیده و شاید هم صلاح دونستن طبقه خودشون و ما رو یکی کنن و موانع رو از بیخ و بن برداشتن!! این بود که از جام پریدم و رفتم سمت سرویس ها. صدا از حموم میومد. خودم رو برای هر چیزی که ممکن بود ببینم آماده کرده بودم. در رو با سرعت باز کردم و دیدم سیفون توالت فرنگی خیلی خود جوش کشیده شده و در حال پر شدن مجدده... من؟ عملا خشکم زده بود. یه نگاه به اطراف کردم (احتمالا انتظار داشتم بتونم توی حموم کسی رو پیدا کنم!!) بعد سرم رو آوردم بیرون و یه نگاهی به اطراف کردم که شاید مامان اینا برگشتن و... دیدم نخیر خبری نیست. بعد گفتم لابد سیفون خراب شده و اساسا پر نمیشه و اینه که آب در حال پر و خالی شدنه (یعنی تو رو خدا مهندسی رو دارین؟!). خلاصه چند لحظه بعد که کامل پر شد، صدا هم قطع شد و بنده بدون هیچ نتیجه ای به اتاقم برگشتم...
منم اول همین شکلی بودم بعد با موضوع کنار اومدم :))))))
ای بابا!!
:(
شما دخترا از این فکرا زیاد میکنید، شایدم اسکیزوفرنی پارنوید گرفتی
متاسفم
از دست شما!
چه خونه خفنی داریــــد
موافقم ؛)
چه جنای مرتب و بهداشتی ایم هستن
من همیشه شب که میخوام بخوابم، دکمه محافظ برق تلویزیون و لوازم صوتی رو میزنم که برقشم قطع بشه، بعد میخوابم
اون موقع خونمون دوبلکس بود و اتاق خوابا طبقه بالا بود و تلویزیون پایین، تو خونه تنها بودم و بالا خواب بودم که اوایل صبح با صدای خیلی بلند تلویزیون بیدار شدم و بدو بدو با کلی ترس و لرز و وحشت خودمو رسوندم پایین و دیدم تلویزیون روشن شده!!!
هنوز که هنوزه یادم میاد میترسم و هیچ توجیهی براش پیدا نمیکنم.
کلا خونه ی خیلی ترسناکی بود اون خونه، همش اتفاقای عجیب و غریب می افتاد توش. هرکی می اومد فراری میشد
یا خدا ااااا اااا
برای شما از یه جن گذشته بوده. کلا با ایل و تبارشون اومده بودن :))))
اوااا دل ارام چه انتظاری داری خو اون جنم گناه داره نباید قضا حاجت کنه؟
ولی جن های شما خارجی ان ها مال ما ایرانی می روند
با نمک بود عارفه :)))))))
مطمئن باش جن بوده...من حرفت را باور می کنم. بعد شب ها که میخوابی همه چیز اوکیه؟ مشکلی نیست؟ راحت میخوابی؟ نمی ترسی؟ خخخ
ای بدجنسسسسس :)))
منم تا اونجایی که شنیدم خونه های بالا شهر تهران جن داره . برای همینم کلن همیشه تو جنوبی ترین نقطش مشغول خوردن ماست و مکیدن سماق در دسترس بوده ام آیکون یه کامنتگذار کامنت بی ربط گذار و در عین حال حسود در لفافه
فاطمه تو دیگه چرا ااا :))))
الهی من به فدای شما و منطقه سکونتتون. شما از ابتدای خلقت میل به فروتنی در وجودت موووووووج میزد. بلهههههههه
همون حدس جن درسته!!!!!!!!!!!
آیکون ارعاب و ترس و وحشت
ای بدجنسا
یو هاهاها
نینااااااااا
خب این پست بیانگر اینه که حتی جن ها هم دوستت دارن !
از دست این نینا !!
دید مثبتت رو دوست داشتم
سلام
جن داشتن یه چیزه استفاده کردنشون از توالت فرنگی یه چیزه دیگه است!!!
سلام
چه شعوری دارن واقعاااا
جالبه منم هرچی میگم اینا باور نمیکنن؟!
ولی من باور میکنم
بعدش چی کار کردی؟ اگه من جات بودم از خونه بیرون میرفتم از بس که من شجاعم