ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
باورم نمیشه شهریوره... دو روز پیش توی تاریخ ها دچار اشتباه شده بودم و عملا یک روز عقب بودم. حالا هم مدام تاریخ مرداد رو میزنم. باید یه بسته پیشنهادی بدیم به خدا که کنترل زمان رو بده دست خودمون. کمترین مزیتش اینه که از گذر زمان شوکه نمیشیم...
خیلی زود گذشت و می گذره...
بسیاااار
میگذره مث رود روان
قدم به قدم داریم به روز پایان زندگی نزدیک میشیم
البته با شتاب
ای بابا مریم جان تو که تا تهش رفتی.
هعی روزگار!
شش ماه یا هفت ماه؟!
همینطوریش هم زمان زود میگذره دلی خواهشا شما دیگه یه ماه کم نکن ازش !!
برای من همیشه زمان زود میگذره...سه سال به نظرم یک سال میاد و دو سه ماه در حد یکی دو هفته !
اما این مرداد امسال....برای من بی اغراق 6 ماه طول کشید..نمیگم بد گذشت یا خوب..اما وحشتناک طولانی بود..
فکر کن اگر کنترل زمان دست ما بود... ساعات روشن بودن و کانال انتخابی یه تلویزیون تو خونه ای با سه نفر ساکن رو نمیشه سازماندهی کرد و در ساعات پر مخاطب مدام باید کنترل به دست کانال ها رو عوض کرد..تصور کن اگر من توو حال و روز خوبی باشم و یکی دیگه توو حال و روزای بد یا بالعکس..دقیقا سرعت رو کی باید تنظیم کنه؟؟!! و چه شوددد !!
پست جالبی بود دل آرام.
مرداد امسال برای منم طولانی بود. انگار ماه ها بود که مرداده...
منظورم این بود که سرعت بر اساس زندگی هرکس تعیین بشه. اگه من از اون لحظه لذت میبرم و تو نه، برای من کند بگذره و برای تو تند. در اصل زمان تفاوتی ایجاد نشه، فقط چیزی که ما حس میکنیم متغیر باشه. مثل همین حالا که واقعا مرداد 31 روز بود اما برای ما به اندازه چند ماه گذشت و شاید برای کس دیگری انقدر سریع گذشته در حد 1 هفته به نظر اومده.
متشکررررررررم
مرداد امسال چه کرده با هممون...
آره خیلی طولانی بود.
ولی این شهریور چه جوری داره می گذره...
کلا تابستون خوبی نبود. همه ش مدرسه بودیم.
ولی جای شما خالی..
این هفته رفته بودیم ده عروسی..
عالی بود.
خودت خوبی؟
مامان خانم گلت خوبن؟
دوستان به جای ما
همیشه به شادی و عروسی
فدای تو همه خوبیم عزیزم :*
پریدن شاخه به شاخه رو کیف می کنی؟
9 خط نوشتم..همشون به هم بی ربط.
خیلی هم عالی بود
خوبه زود میگذره وگرنه این گرمای تابستون تا ما رو نمیکشت دست برنمی داشت. این تابستون زودتر تموم شه که اصلا حوصله اش رو ندارم. (آیکون یه آدم فوق العاده گرمایی)
آخی... مادربزرگم به شدت گرماییه و همیشه میگه، خداروشکر که تابستون گرمه، خدارو شکر که تابستون میاد، ایشالا سال بعد هم بیاد. میگه این یعنی که ما هنوز زنده ایم و اطرافمون رو میفهمیم...
الان منو با این جواب آچمز کردی که بچه
هدف ما، آچمزیه شما