دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دختر، زن، مادر

http://s5.picofile.com/file/8127003918/Breast_Milk_Baby_doll_008.jpg


به محض به دنیا آمدن هر دختر بچه ای انواع و اقسام عروسک ها بر سرش هوار می شوند. از این عروسک های نرم و پشمالو که بگذریم، عروسک های آدم نما فاجعه اند... برای دخترها فاجعه اند... دخترک هنوز درک درستی از اطرافش ندارد اما یاد می گیرد که مراقب باشد، هنوز دست چپ و راستش را نمی شناسد اما یاد می گیرد که نگران باشد، حامی باشد، مادر باشد...

من اگر روزی دختر دار شوم، محال است برایش عروسک آدم نما بخرم، محال است از این قابلمه ها و دستک و دنبک های مسخره بخرم... در عوض دخترم را به رقص دعوت میکنم. دخترم باید از میان آهنگهای شاد و مهیج قطره قطره انرژی و نشاط بگیرد. می فرستمش تکواندو یاد بگیرد. تا خالی کند تمام خشمش را بر سر دشمن فرضی اش... میگویمش شنا کند. تا آرامشش را از میان موجهای کوچک آب بگیرد. آب و آرامش...

دختر من برای نگران شدن وقت دارد، برای حامی بودن وقت دارد، برای مادر شدن...

متاسفم دخترم، چون من برایت هیچوقت عروسک نمیخرم...

نظرات 32 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 00:20

کاملا موافقم دلی جانم
واقعا همیشه از این اسباب بازیهای دخترونه بدم اومده
به قول خودت هی استرس هی ترس هی تشویش هی نگرانی
هی تربیت کردن... هی بکن نکن... هی باید نباید...
هی ... هی ... هی
چه دختری بشه دختر ِ تو...
مامان دل آرام

مرسی عزیز دلم

نینا پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 00:37

من دخترمو میبرم تو دل طبیعت
به دخترم رها زندگی کردن یاد میدم
هههه یییی
دل آرام یاد صحنه هایی از فیلم گبه افتادم
داییه داشت درس میداد دستشو میبرد رنگ طبیعت میگرفت

رها زندگی کردن... چیزی که ما دخترها هیچوقت یاد نگرفتیم... از بس که همیشه در بند ِ نگرانی اسیر بودیم...

آفرین پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 08:27

سمیرا پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 12:16

عاشق تربیتتم .

تعریفه یا تکذیب؟!

طاها پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 13:57 http://dastanakeman.mihanblog.com

سلام
با اجازتون ما براش میخریم...فک کنم عروسک پاندای بزرگتر از خودش خوب باشه

سلام
اره از این عروسکهای بزرگ و نرم و بامزه دوست دارم. اجازه دارید بخرید :)))))
(آیکون یک عدد مادر بعد از این ِ جوگیر!!)

وفیق پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 17:07 http://hayel.blogfa.com

سلام
به پکیجتون سوارکاری ، تیراندازی ، چتربازی ، نقاشی ، موسیقی و بامجی رو هم اضافه کنید ...

البته بنظر من بعضی چیزها تو زنها ذاتی هستند و ربطی به سن و سال ندارن ، یه دختر بچه در واقع نمونه کوچیکی هست از مادره بزرگش و طبیعا دوست داره مولد باشه ، سازنده باشه ، حامی باشه و مهمتر اینکه عاشق باشه !!!

و یادمه جایی خونده بودم که حتی برا پسر بچه ها هم عروسک بگیرید تا بچه ها یاد بگیرن همون رفتاری که باهاشون میشه رو تو وجودشون نهادینه کنن و ...

عروسک باب اسفنجی گزینه ای عالیست


ببخشید از کامنت شد پست ....

سلام
حتما اضافه میکنم. مرسی از پیشنهادتون
"طبیعا دوست داره مولد باشه ، سازنده باشه ، حامی باشه و مهمتر اینکه عاشق باشه !!! "
به نظر من توی وجودش گذاشته میشه و بهش دیکته میشه. البته که این نظر منه...
باب اسفنجی دوست داره دخترم :))

داودP پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 17:35

انشا اله بچه دار خواهی شد و خواهی دیدکه ادم تا قبل از بچه دار شدن هزار جور فکر و نقشه براش داره و لی معمولا پیشبینی درست در نمیاد مثلا با بچه میری بیرون بچه یه عروسک میبینه و اونو میخواد بعد این تویی که میمونی رو ی فکری که تو ذهنت داری پا فشاری کنی و روی احساس پاک بچه پا بزاری و یا فکرت رو بیخیال شی و برای اینکه بچه عقده ای نشه و احساسش لگد کوب نشه و این فکر براش تدایی نشه که با بچه های دیگه فرق داره و ... عروسک رو بخری . البته فکر نکنید من منفی بافما نه سعی میکنم واقعیت رو انتقال بدم و به افکار دیگران نیز به شدت احترام قائلم.

متوجه منظورتون هستم. البته من با ذات عروسک مشکلی ندارم. اتفاقا خیلی هم این عروسک های نرم و پشمالو و ناز رو دوست دارم. حرف من بر سر این عروسکهایی هست که شبیه آدم هستن و از همون سن کم به بچه ها حس "مادر" بودن رو القا میکنن. بچه ها، بچه هستن، نه مادر...

خاموش پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 20:17

دل آرام عزیز واقعا که یک پا تربیت کننده ای شما. به طور خلاصه چکیده چندین نظریه تربیتی رو بیان کردی و آفرین دارد این گونه طرز تفکر.

قربان شما :)

بهار همیشگی پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 20:37

وای عزیزم بدون شک تو مادر دوست داشتنی و بی نظیری میشی...

ولی دل آرام جان نگران بودن؛ حامی بودن؛مادر بودن تو خون و ژن ما دخترهاست تو یه آزمایش روانشناسی که در مورد تفاوت دختر و پسرها بود یه عروسکی که پاش کنده شده بود به یه عده دختر بچه و پسر بچه زیر 5 سال دادن و گفتن که اینو میخوایم بندازیم دور چون دیگه به درد نمیخوره تمام دختر بچه ها ناراحت شدن و نگهداری از اونو به عهده گرفتن و گفتن همین طوری دوسش دارن ولی پسر بچه ها گفتن بندازینش دور دیگه به درد نمیخوره!
پس یعنی این جور چیزها یاددادنی و یادگرفتنی نیست فطری ست...

مرسی بهار جانم :*
بهار ِ نازم، من اینطور فکر نمیکنم. یعنی اصلا فکر نمیکنم که "نگران بودن؛ حامی بودن؛مادر بودن تو خون و ژن ما دخترهاست" . اینها چیزهایی هست که از یک دختر "توقع" دارن.

باغبان پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 22:30 http://www.laleabbasi.blogfa.com

خب من بچگی هام هرگز عروسک نداشتم
از عروسک خوشم هم نمی اومد
چند تا ماشین داشتم و یه دوچرخه
کلاس تکواندو هم رفتم
با کلی آهنگهای شاد و مهیج رقصیدم و سوار موجهای آب آرامش وام گرفتم
و بزرگ شدم
الان تفاوت بین من و خواهرم که عاشق عروسک بود توی مراقبت از دیگران کاملا مشهوده!!! اون همیشه بهترینه...
حالا اینو که نمیشه تعمیم داد!! من همیشه استثنام!!!

ایشون توی مراقبت از دیگران شاید بهترین باشه اما تو قطعا و حتما در امور دیگری بهتر هستی. این رو نه از سر تعارف که با اعتقاد کامل بهت گفتم.

آوا پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 22:34

نمیدونم دل آرام..به این بعد
قضیه فکر نکرده بودم...
به نکات قابل توجهی
اشاره کردی......
ممنون.........
یاحق...

باید دید تو با دخترت چه میکنی
حق نگهدارت عزیزم

باغبان پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 23:36 http://www.laleabbasi.blogfa.com

امشب منو بردی توی کودکیهام! فکرکه میکنم یادم میافته من از لج خواهرم عروسک دست نمیگرفتم چون اون عاشق عروسک و خاله بازی بود همیشه هربازی میکردیم اون جر میزد چون کوچیکترهم بود همه بزرگترا طرف اونو میگرفتن برا همین کم کم تعداد بازیهای مشترکمون به سمت صفرمیل کرد. یادمه من همیشه وقتی دخترای همسایه می اومدن خونمون برا خاله بازی میرفتم روی دیوارلای شاخوبرگ درخت آلبالو قایم میشدمو کیهان بچه هامو ورق میزدم

میدونی باغبان... من خواهر ندارم. همیشه وقتی کسی از فاصله با خواهرش میگه، دلم میگیره... دلم میخواد همه خواهرها با هم در نزدیکترین حالت ممکن باشن...
حالا شاید حرفی که تو زدی مربوط به دوران کودکی بوده و الان اوضاع فرق کرده. اما امیدوارم در هر حالت و موقعیتی که هستین سلامت و شاد باشین.

صدیقه (ایران دخت) پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 23:46 http://dokhteiran.blogsky.com

خوب گفتیاا ولی من از این عروسکای حیونی مخصوصا خرسای نرمالوی بامزه خیلی دوست داشتم هنوزم دارم البته... اصلنم نگرانشون نبودم...
تازه تو خاه بازیامون که تو باغچه خونمون بود از این ظرف کوچولو هام داشتم خیلی خوش میگذشت باهاشون. زودی هم خرابشون میکردم میریختم دور یکی دیگه....
دخترک خوشگل دلارام گوشتو بیار "غصه نخوری خاله جونم خودم برات عروسکای خوشگل خوشگل میخرم یواشکی"

منم از اونها دوست داررررررم
تو باید تو تیم مادرش باشی نه اون که

تیراژه جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 02:48 http://tirajehnote.blogfa.com/

چه دختر خوشبختی خواهی داشت..

فدای تو دوست مهربونم بشم آخه

Mrs psychologist جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 15:09

نمیدانم دوست عزیز خاموش راجع به کدام نظریه تربیتی گفته و زمینه مطالعاتی ایشان چیست
از نظر روانشناسی کودکان به واسطه میل به هم صحبتی عروسکها را مثل یک همراه و همصحبت میشناسند و ضمن ارتباط کلامی با او فنون رابطه اجتماعی را می آموزند.
ارتباط کودک با عروسک حس مسئولیت پذیری او را تقویت میکند و باعث رشد اجتماعی،احساس همدلی ، روش ابراز محبت، خشم وغیره میشود
ارتباط کودک با عروسک بازتابی از ارتباط والدین با کودک است. والدین با نگاه در این آینه میتوانند احساسات و عواطف کودک، نقصهای تربیتی خود، آرزوها و غیره او را کشف کنند.
منع کودک از داشتن عروسک خوشبختی او نیست عزیزم

من اصلا دلم نمیخواد حس مسئولیت پذیری رو اینطور در وجود دخترم بذارم. که اگر ادمها قرار باشه با این روش مسئولیت پذیری رو یاد بگیرن، پس پسرها که از عروسک استفاده نمیکنن کلهم ادمهای بیمسئولیتی هستن.
نه من این روش رو قبول ندارم و اجرا نخواهم کرد. راه های بهتری براش در نظر دارم...

مستر نیما جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 17:05 http://saheleafkar.blogfa.com

با احترام به دیدگاه شما


ما مینشینیم و برای خودمان خیال بافی میکنیم اگر چنین شد و چنان شد فلان میکنیم و بهمان میکنیم و وقتی شد فراموش میکنیم
در دل خود والدینمان را سرزنش میکنیم که اگر من به جای آنها بودم فرزندم را آنگونه بزرگ میکردم و آنکارها را میکردم و ...
ما میخواهیم آنچه در کودکی نداشته ایم برای فرزندانمان فراهم کنیم و ....
در حالی که تعدادی نیز این کارها را کرده اند ولی نتیجه ....!

کمی که فکر میکنم میبینم والدین ما بهترین کار را کرده اند و عمرا فرزندان تربیت ما مانند فرزندان تربیت شده توسط والدینمان شوند

در حالی که امروزه دختران و پسرانی را میبینم که حتی قابلیت ها و توانایی های لازمه همسر شدن را ندارند .چه برسد به مادر شدن و پدر شدم. نیک بنگریم میبینیم این روزها یادمان میرود مسئولیت پذیری را به کودکانمان بیاموزیم.حتی از گودکی.یادمان میرود در هر چه بزرگتر میشوند تاثیرمان بر روی کودکان و یادگیری آنها کمتر و کمتر میشود

منم میخوام تاثیر بذارم دیگه. اینطور هم که مشخصه موج مخالفهام کم هم نیستن اما من مقاومت میکنم و اون اثری که میخوام رو روی این زنجیره میذارم.

ه شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 02:05

سلام
البته این خود بچه هان که انتخاب میکنن بیشتر!
پسر خواهر من همه جور اسباب بازی داشت ماشین عروسک پارچه ای عروسک آدم نما حیوونایه کوچیک از این عروسکا که شبیه عروسن... اما اصلن با عروسکا بازی نمیکرد. عاشق حیووناش بود. اما خواهر کوچیکش که به دنیا اومد از بین همه اون اسباب بازیا عاشق عروسکاس.
بدون این که کسی بهش بگه اینا مال توئه! انقد خودش با ظرفایه کوچیک آشپزخونه آشپزی بازی کرد تا فهمیدن دوس داره ازون قابلمه ها داشته باشه... خودش سیستمش دختر و مادر و مراقبه. شاید خیلیاشو خاسته مثل مامانش باشه. اما خیلیاشم حتا مامانش اونجوری نبوده.
اهل رقص و شادی و چی و باچی بپوشم قشنگه و ازین کارایه دخترونم هست. با اینکه فقط ۳ سالشه.
و یه دختر دیگه میشناسم که از بین یه اتاق اسباب بازی فقط عاشق ماشینه.
خیلی چیزا تو وجود خود بچه هاس.
و به نظرم حامی و مراقب و مادر بودن هیچ منافاتی با شاد و آروم و بودن نداره.

سلام
زنده باشه ایشالا

snowman شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 02:32 http://www.tilleternity68.blogfa.com

با خوندن این پست یاد این دیالوگ افتادم:

آذر (خزر معصومی): زنا زود پیر می‌شن، می‌دونی چرا؟ چون عروسک بازی شونم جدیه، رو عمرشون حساب می‌شه. از دو سالگی مادرن. بعد مادر برادرشون میشن. بعد مادر شوهرشون میشن. باباشون که پا به سن می‌ذاره ازشون پرستاری یه مادرو می‌خواد. گاهی وقتا حتی مادر مادرشونم میشن. من شوهر نکردم. ولی مادر مادرم بودم، مادر پدرم بودم، مادر برادرم بودم، تازه به همه اینا بچه‌های به دنیا نیاورده رو هم اضافه کن، مادر اونا هم بودم.

باغ‌های کندلوس – ایرج کریمی

سلام رفیق:-*

عالی بود... هیچی ندارم بهش اضافه کنم

سلام عزیز دلم

لایک به کامنت snowman
شادابی و آرامش دختر تو بدون این حرفها هم تضمین شده است چون دختر تو است دختر دل آرام دوست داشتنی ما

ای جان دلم که اینطور میگی
دخترهای نازت رو ببوس

سکوت شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 11:27

دل آرامم در اینکه تو در آینده یه مادر نمونه خواهی شد هیچ شکی نیست اما هیچ میدونی که علاقه‌ی دخترها به اسباب بازی دخترونه و عروسک یه امر ذاتیه؟ میدونستی که برای دختر بچه‌ها هیچ بازی و سرگرمی‌ای جای خاله بازی رو نمیگیره؟ هیچ وقت یادم نمیره بچه که بودم با اینکه از سر صبح تا آخر شب انواع و اقسام بازی ها رو انجام میدادیم ولی هیچ کدومش به اندازه‌ی همون خاله بازی مون که با چادرای مامانمون خونه درست میکردیم و اگه اسباب بازی هامون کم بود از ظروف مامانمون استفاده میکردیم دلچسب نبود.
من فکر میکنم این حس مسئولیت و مادرانه با دخترها متولد میشه و اگه ما اونا رو از محیطی که بهش تعلق دارن دور کنیم باعث ایجاد یه خلا توی زندگیشون میشیم.
البته این نظر منه درست یا غلطش رو باید از بزرگان پرسید

"این حس مسئولیت و مادرانه با دخترها متولد میشه" من اینطور فکر نمیکنم سکوت جانم.
وقتی موجودی رو توی شرایط خاصی رشد بدی، اون امر ملکه ذهنش میشه. ما از دخترها توقع داریم، مهربون باشن، با گذشت باشن، اروم باشن، تعلق داشته باشن، مراقب باشن، حامی باشن، و .... اینها توقعاتی هست که توی ذهن ما حک شده. تقصیری هم نداریم. مادرمون اینطور خواسته. مادرمون هم تقصیری نداره، مادرش ازش خواسته. ما هیچکدوممون هم تقصیر نداریم، جامعه ازمون خواسته...

نیمه جدی شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 16:57

میگما دلارام جانم بیا قاعده رو بشکن و یه آدم بزرگتر از خودتو به فرزندی قبول کن! آخه باید خیلی خیلی خیلی کیف داشته باشه دختر تو بودن

تو که تاج سرررررری

صبا شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 20:24

ببخشید من یه سوال از دوستان روانشناسمون داشتم:
در مورد خوبی رابطه با عروسک ها و ... چرا اونوقت پسرها رو از این همصحبتی شیرین با عروسک ها محروم می کنن؟ اون ها قرار نیست مسئولیت پذیر بشن و وارد جامعه بشن و پدری کنن و ... ؟
ببینین این که میگین فلان آزمایش روانشناسی و ... ثابت کرده دخترها از ازل فلان و پسرها بهمان زیاد درست نیست... چون به هرحال بچه ها در محیط آزمایشگاه که بزرگ نشدن توی فرهنگ رشد کردن. پسر از اول اطرافش با اسباب بازی های دیگه پر بوده و دختر از انواع دیگه اش! مسلمه پسر براش عروسک مهم نیست و دختر مهمه! جدای از اون بالاخره کودک با والد همجنس خودش همانندسازی می کنه و سعی در یادگیری نقش ها و تکرار اون می کنه. نمیشه گفت دختر توی ذاتش عاشق عروسک بوده. اون از مادر خودش و همسالانش الگوبرداری می کنه و پسر هم همین طور.
فرض کنید یک سری کودک دختر و پسر از ابتدای تولدشون توی جامعه ای فرضی رشد کنن که کاملا وظایف و نقش های دختر و پسر جابجاهست؛ آیا در اون صورت هم دخترها و پسرهایِ نمونه، باز به چیزی که ما بهش طبیعت و ذات میگیم بر می گشتن یا از محیط و جامعه خودشون پیروی می کردن؟

مرسی صبا، خیلی خوب بود... کامل و جامع

سمیرا شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 23:18

تعریف بود دل ارام جونم .
به نظر من هر کاری که به نظرت درسته را انجام بده ، ولی آدمیم دیگه تو هر کاری که بکنی هیچ تضمینی نیست وقتی دخترت بزرگ شد ازت گله مند نباشه !
با اینحال کارخودت را بکن

قربان شما

نینا یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 17:18 http://از هر دری سخنی

از الان دخترتان رزرو پسر نداشته ما

توی لیست اضافه ات کردم نینا

جزیره یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 21:34

خب من به عنوان خاله ش براش چی بخرم پس؟
میخای تفنگ بخرم؟:دی
اخه دختر بچه ها ذاتی عروسک دوس دارن گویا.خیلی از دختر بچه ها رو دیدم بین اسباب بازیای مختلف عروسک و انتخاب میکنن خو.لبته پسر عموی 4ساله ی من هم عروسک دوس داره:|
ولی من هم بچه ی سومم(:دی) که دختره رو متفاوت تربیتش میکنم. دوس دارم بچه هام کلهم شاد تربیت شن . دوس دارم لحظه به لحظه شون به خوشی و شادی بگذره، اصن اولین شعریکه بهشون یاد میدم که بخونن اینه: زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست...

ای جان دلم که تو خاله اش هستییییییی
تو براش از این عروسک نرم ها بخر، باقی دوستان هم از اونها میخرن (آیکون تعیین و تکلیف برای هدیه دهندگان!!!)
تو موفق میشی که بچه های شادی داشته باشی. از بس خودت گوله نمکی

جزیره یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 22:08

راستی دلی من دانشجو هم که شده بودم باز هم دوس داشتم مامانم برام عروسک بخره، همون سال اول رفتن مکه و من هم هی گفتم عروسک عروسک ولی نخریدن. به نظر تو مامان من هم طرز تفکر تورو داشته عایا؟;)

من به فدای مامانت

:) دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 00:13

چقدر نوشتت حسرت های منو زنده کرد
کینه هامو
آرزوهایی رو که بوی مرگ گرفتن
نع نع
بوی تمسخر و بیهودگی آدمـــــــــــا رو گرفتن
.
در یک جمله تمام احساساتمو خلاصش میکنم
خوش به حال تمام دختـــــــر هایی که مامانی جنس تو دارن
جنس خوده خوده خودت
:(

ای وای دور از جونت...
لطف داری لبخند مهربان

مژگان امینی دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 18:00 http://mozhganamini. persianblog.ir

سلام
همه چیز بخر و بگذار خودش انتخاب کند.
دختر من هنوز هم عاشق عروسک است و باز هم بین تمام کادو ها عروسک را انتخاب می کند.

سلام
ای جانم، ایشالا سلامت باشه :*

ترنم دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 19:27 http://www.nofault.persianblog.ir

کر نکنم بتونی از پس دخترت بر بیای و براش،نخری...آخه همه ی دخترا عاشق عروسکن...

سعی ام رو میکنم

باغبان سه‌شنبه 3 تیر 1393 ساعت 18:11 http://www.laleabbasi.blogfa.com

این پستت خیلی ذهنمو درگیر کرده دل آرام نازنین اتفاقا امروز ظهر داشتم راجع به خودمو خواهرم فکر می کردم
اینکه دقیقا از چه زمانی من و خواهرم با وجود اونهمه اختلاف انقدر به هم نزدیک شدیم که هیچ رازی بینمون نگفته نمونده انقدر نزدیک که وجودش بهم اطمینان و اعتماد به نفس میده انقدر نزدیک که...
دنیای کودکی دنیای عجیبیه ...

چقدر خوشحالم که اینو گفتی، چقدر خوشحالم که دو خواهر انقدر با هم صمیمی و نزدیک هستن...

نرگس20 چهارشنبه 4 تیر 1393 ساعت 00:11 http://www.narges20.blogsky.com

من اگر خدا دختری بهم هدیه کرد،در انتخاب نوع عروسک آزادش میذارم.
ولی چیزی که در موردش خیلی سختگیرانه رعایت می کنم اینه که تا قبل از 6 سالگی که شروع آموزش رسمی هست اجازه نمیدم تحت هیچ آموزش رسمی و غیر رسمی قرار بگیره
هیچ کلاسی آموزش الفبایی نمیذارمش نه زبان فارسی نه زبانهای دیگه
بنظرم بچه تو اون سن فقط باید بازی کنه و مهارتهای زندگی را در خلال بازیهای مختف و همینطور از طبیعت یاد بگیره
کاری میکنم خلاقیتش پرورش پیدا کنه و خودشو در حد سنش بشناسه
خلاصه که کلی برنامه ها براش دارم...البته اگه بیاد

تو معلمی و قطعا بهتر از هرکس دیگه ای به آموزش اشراف داری. و خوبه که برای یادگیریش برنامه داری.
ایشالا که میاد، اونم در صحت و سلامت کامل

اردی بهشتی چهارشنبه 4 تیر 1393 ساعت 08:47 http://tanhaeeeii.blogfa.com

دوست داشتم پستت رو

ولی میدونی دارم فک میکنم اگه دخترک خودش دلش عروسک و قابلمه و... بخوادچی! حسرت داشتنش رو نخوره... چون یادمه بچه بودم بیشتر از هر چیزی عاشق خاله بازی بودم..انگار یه میل درونی بود

نمیدونم اردی، باید دید اون موقع عقیده ام چیه و چه میکنم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد