انگار منتظر یک جرقه بود، یک آن، یک حرکت آخر...
ناگهان چقدر ،دیر ...زود میشود...
شاید ترک داشته... ترکهای مخفیانه ی قدیمی... سلام دوستم
کاش آدمها به سادگی و شفافی لیوان بودند گاهی از یک حباب نازکترند و گاهی از سنگ سخت تر اما مهم همان است که نوشتی..گاهی یک جرقه..یک حرکت..یک آن.. یک نگاه .. یک کلمه.. خیلی ساده و آسان...خیلی..
مثل من...
بعضی وقتا دل آدما هم مث اون لیوانه میشه
یه نگاه / یه حرف / یه کنایه حتی گاهی اوقات یه شوخی! همه اینها قدرت این رو دارن که آدمی رو بشکنن و مسیر زندگیش رو برای همیشه عوض کنن. ااااه این چه پستی بود نوشتی دلی؟ نمیشد براش کامنت از نوع من نوشت
بزرگا بهش میگن بلا بود چشم شور بود ...
با snowman موافقم... وجودش پر از ترکای ریز ریز بوده.... خودشو سرحال نشون داده... ولی ضربه اخرو تاب نیاورد... درد داشت... خیلی
من چرا امروز همش یاد شعرهای قیصر میافتم کامنتها رو خوندم و ترکها، یاد این افتادم " چو گلدان خالی لب پنجره ... پر از خاطرات ترک خوردهایم"
عیب نداره فدا سرت
میشه یه پیشنهاد بدم؟؟؟ میشه به جای یک پست در هر صفحه چند پست در هر صفحه بگذارین؟ مثلا 10 پست در 1 صفحه؟ اونجوری مجبور نیستیم هی بزنیم عقب برای خوندن هر پست
حرف شما درسته اما گاهی آدم دلش میخواد آخرین پستی که نوشته فقط روی صفحه باشه...به زودی صفحه رو به حالت قبل برمیگردونم
لابد از قبل ترک داشته دیگه ... عین آدما ... چ مثال زیبایی بود دلارام .
سلام چه بد...
سلام...
ناگهان چقدر ،دیر ...زود میشود...
شاید ترک داشته... ترکهای مخفیانه ی قدیمی...
سلام دوستم
کاش آدمها به سادگی و شفافی لیوان بودند
گاهی از یک حباب نازکترند و گاهی از سنگ سخت تر
اما مهم همان است که نوشتی..گاهی یک جرقه..یک حرکت..یک آن.. یک نگاه .. یک کلمه.. خیلی ساده و آسان...خیلی..
مثل من...
بعضی وقتا دل آدما هم مث اون لیوانه میشه
یه نگاه / یه حرف / یه کنایه حتی گاهی اوقات یه شوخی! همه اینها قدرت این رو دارن که آدمی رو بشکنن و مسیر زندگیش رو برای همیشه عوض کنن.
ااااه این چه پستی بود نوشتی دلی؟ نمیشد براش کامنت از نوع من نوشت
بزرگا بهش میگن بلا بود
چشم شور بود
...
با snowman موافقم... وجودش پر از ترکای ریز ریز بوده.... خودشو سرحال نشون داده... ولی ضربه اخرو تاب نیاورد... درد داشت... خیلی
من چرا امروز همش یاد شعرهای قیصر میافتم
کامنتها رو خوندم و ترکها، یاد این افتادم
" چو گلدان خالی لب پنجره ... پر از خاطرات ترک خوردهایم"
عیب نداره فدا سرت
میشه یه پیشنهاد بدم؟؟؟
میشه به جای یک پست در هر صفحه چند پست در هر صفحه بگذارین؟
مثلا 10 پست در 1 صفحه؟
اونجوری مجبور نیستیم هی بزنیم عقب برای خوندن هر پست
حرف شما درسته اما گاهی آدم دلش میخواد آخرین پستی که نوشته فقط روی صفحه باشه...
به زودی صفحه رو به حالت قبل برمیگردونم
لابد از قبل ترک داشته دیگه ... عین آدما ... چ مثال زیبایی بود دلارام .
سلام
چه بد...
سلام...