| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
پدر خانواده و مادر خانواده به همراه پسر 15 - 16 ساله اومدن منزل ما. بله خوش اومدن. تا اینجاش که بنده مشکلی ندارم. یه چند دقیقه گذشت که اولین لپ تاپ از کوله بیرون کشیده شد! من و برادرم یه لبخندی بهم زدیم و پسورد اینترنت رو تقدیم کردیم و صحبتها رو ادامه دادیم. چند لحظه بعد، دومین لپ تاپ... من همینطور که داشتم لبخندم رو حفظ میکردم و سعی داشتم برخورد بدی نداشته باشم، گفتم خدا بعدی رو به خیر کنه. کلام بنده منعقد نشده بود که گوشی پدر خانواده که دست کمی از تلویزیونمون نداشت به شکل ماهرانه ای از پهلوشون به روی دسته مبل منتقل شد و چند دوری صفحه بالا و پایین و چپ و راست شد و اون میون ااااای گااااااهی یه حرفی، کلامی، تائیدی، تکذیبی چیزی اتفاق میوفتاد...
وقتی مهمونها رفتن، برادرم فیس بوکش رو چک کرد و گفت: ظاهرا مهمونهای فعالی داشتیم. توی همین یک ساعت کلی لایک چسبوندن به در و دیوار فیس بوک...
آخ آخ آخ
گفتی لپ تاپ اول و رمز وایرلس و کردی کبابم...........
یعنی ماجرا ها داشتیم ما تو این 15 روز با مهمونای عزیزتر از جانمون!!!!
به خدا مصیبتی شده طودی...
من نمیفهمم واقعا این چه فرهنگ مزخرفیه. آخه بابا جان تو که نمیتونی یه لحظه از فیس بوک و دنیای مجازی دست بکشی بیخود میکنی کلا میری مهمونی. بشین پای لپ تاپت با دوستهات چت کن دیگه!!!!!!
عجب!!! این دوره زمونه دیگه به جز خود مهمون باید از لپ تاپ و تبلت و گوشی شون هم پذیرایی بشه. احتمالا ت چند سال دیگه اگه کسی توی خونه‌اش ADSL نداشته باشه دیگه کسی خونه‌اش نمیره.
خیلی اوضاع داغونیه سکوت... یعنی ملت افراط و تفریطیم به شدددددددت.
دیشب واقعا حرص میخوردم وقتی میدیدم سه تا مهمونمون سرشون توی سیستمهاشونه... باورم نمیشد چیزی که میدیدم رو...
اول سلام به خواهر گلم
خداروشکر که صحیح و سلامت رسیدی
ما دلمون زود برات تنگ میشه پس لطفا به خانواده محترم بگو زیاد اونجا نمیمونی و زودی برمیگردی باز ایران
دوم اینکه من اگه جای شما بودم یه اشاره به خانواده می کردم که پاشیم بریم تو اشپرخونه، یعنی چی؟ یعنی اینکه خجالت بکشید اومدید مهمونی یا کافی نت
واقعا ماشالله مردم عصر دیجیتال تو مهمونیم ول کن نیستن
حالا اگر در حد یه کار ضروری باشه یا اصلا طرف حوصله خونه میزبان یا اطرافیانو نداشته باشه یه چیزی اما اینکه کل خانواده محترم در وسایل دیجیتالشون غرق شدن دیگه وای ویلاست
به داداش محترم می گفتی یه کله از طرف من بره تو صورتشون
سلام میلادی
مررررسی دل به دل راه داره.
باور کن توی اون دنیای مجازی هیچ کار مهمی وجود نداره. من عاشق وبلاگ و دنیای مجازیمم ولی دنیای مجازی مگه چقدر میتونه اهمیت داشته باشه وقتی یه مهمونی برقراره. وقتی میتونی تازه ترین های مجازستان رو دو ساعت دیگه چک کنی. به نظر من کلا خیلی ها نمیفهمن فلسفه وجودی این دنیا رو.
این جور وقتهاو وقتهای اینجوری از ته ِ دل میگم گندت بگیرن تکنولوژی جان...هر چند تکنولوژی بیچاره این وسط بی تقصیره !
تکنولوژی زاده دست بشره، بشری که حالا خودش باید بدوئه تا از ساخته دستش عقب نمونه.
میخندین؟
اولین لپ تاپ را میگیم اوکی دومین لپ تاپ مال کی بود؟! دیگه با لپ تاپ نوبره والا...حالا اگه کار ضروری در حد ایمیل و اینا باشه اشکالی نداره اما نه دیگه اینکه دور هم باشیم و هر کدوممون یه جایی باشیم!
دومی برای مادر خانواده بود!
واقعا این اوج بی احترامی یه مهمون رو میرسونه که توی مهمونی باشه و سرش رو با دنیای مجازیش گرم کنه...
من یک راهکار دارم.
فحش بده بهشون.
خدانکشه تو رو با این راهکارت
سلام و سال نو مبارک
همینه دیگه
قبلاً می پرسیدند قبله کدام طرفه حالا می گویند پسوردتون چیه
سلااااااااااام سال نو شما هم مباررررک
ای وای درست میگین، چه بامزه
بعد اینکه استفاده کردن رو که چه عرض کنم!!
کاش فقط استفاده بود!!
دوستان جان ما که اومدن خونمون و هرچی دوست داشتن دانلود کردن و استفاده کردن و رفتن سراغ بعدی و باز همینجوری بگیر برو تا اخر!!!
دانلود؟؟ یا خدااااا
صد بار پسورد ندادی و در آوری خسیس بازی
لارج بودن چه بدی داشت که هیچ وقت نبودی ؟
شاعر شدی باز؟؟؟
سلام
وقتی تعطیلات رفتم منزل پدر بزرگترین حسنی که اونجا داشتیم این بود که از اینترنت خبری نبود.یک عالمه گفتیم و شنیدیم و خندیدیم؛جای همه دوستان خالی...
سلام طاها جان
چقدر عاااااااااالی
خوش به حالتون...
اینکه یک پسر 15-16 ساله توی مهمونی عید وبگردی کنه با وجودی که درست نیست، اما بهرحال قابل پیش بینی است. مادر و پدر خانواده و نت گردی اشون محشر بوده.
بعد هم اینکه عادت میکنید دلآرام جانم. در غربت، آدم از روی ناچاری و نیاز به معاشرت مجبوره استانداردهاش برای دوست یابی و رفت و آمد و ... رو حسابی تعدیل کنه. غم انگیزه اما به نوعی واقعیت تلخ زندگی امونه
واقعا غم انگیزه پروین خانم عزیزم
من اصلا نمیتونم تحمل کنم همچین رفتارهایی رو. آخه اگه تحمل کردن فضایی که توش هستن انقدر غیرممکنه، خب نیان مهمونی اصلا. خونشون هستن دیگه. ته تهش با هم یه دو دقیقه با اسکایپ حرف میزنیم. والا!
اولا رسیدن بخیر.بله
بعدشم این نوبر بودااااااااااا. این دیگه چه وضعیه؟؟؟؟ادم میره خونه مردم که بره تو نت؟؟؟؟خب بشینه خونشون بره تو نت. والا. من اگه بودم خیلی بم برمیخورد.
حالا باز بچه 15 ساله هیچی، اون مامان باباش هم نمیفهمیدن این حرکت بی احترامی محسوب میشه؟؟؟؟؟؟؟
سلاملیکم خانممم
تو فهمیدی به منم بگو!!
میگم دلی الان که فکر میکنم میبینم خیلی بم برخورده با دوستم چنین برخوردی شده:دی ادرس همساده تونو بده من بیام باش یه برخوردی کنم بعد برگردم خونه مون
ای جاااااااااانم
تو بیای برخورد کنی که من نمیذارم دیگه به این زودی برگردی خونتون نیم وجبی
بعضیا که تندو تند شروع می کنن به دانلود جالبن! خریدن ترافیک مازاد مثلن حالا یکی دو گیگ به جایی بر نمی خوره ولی این که طرفای مقابل حس تاتار اینترنتو بازی می کنن ناراحتم می کنه. این نرم افزارو نگرفته میرن سراغ اون یکی!
توی مهمونی دانلود میکنن؟! اوه اوه. خب من نمیفهمم چه کاریه این دید و بازدید ها؟!
سلام دل آرامم.رسیدن به خیر انشالا
چه خانواده غیر نرمالی!!
گاهی تو مهمونیا که طولانی میشه بعضیا با گوشیهاشون مشغول میشن،ولی دیگه تو دیدوبازدید و با لپ تاپ واقعا نوبره
خب نمیومدن مهمونی..مگه کسی مجبورشون کرده بود؟احتمالا نمیخواستن نمایش لپ تاپشونو بدن؟؟
سلام نرگس عزیزم. ممنونم خااانم
همینو بگو به خدااااااا
برای من هم پیش اومده ازم پسورد بپرسند. ولی نه دیگه بصورت خانوادگی!
اینها دیگه زیادی بی تعارف بودن :))
راستش را بگم بچه های من دیگه کم کم کلاً مهمانی نمی آیند
ای وای من
پس چرا؟ برای ای دی اس ال؟
سلام خانم ..خوبی دل آرام جان .؟
به قول دوستی این ارتباطات و دنیای تکنولوژی آمده بود که مثلا فاصله ها را کم کند اما برعکس خودش باعث و بانی فاصله ها شد ...
سلام عزیزم
اره همینطوره دقیقا فرشته
البته نمیشه هم همش با دید منفی بهش نگاه کرد. حضورش واقعا خیلی از فاصله های دور رو کم کرده. اما در عوض شکاف وحشتناکی بین روابط نزدیک انداخته.
چون توی خانه بیشتر سرگرم می شوند و بیشتر خوش می گذره
البته تا حدی هم حق دارند... ولی حیف از این دوری ها...
من یکی که دلم خنک شد!! چرا؟ الان خدمتتون عرض میکنم: وقتی منو نمی بری پایتخت خارج مهمون های دیجیتالی براتون میاد. اصلا خوب شد دلم خنک شد (وااااااااای چه دل پُری داشتما)
خوب گذشته از شوخی مثل این که نمیشه ازا ین ماجرا فرار کرد دلی جونم غصه نخور هر وقت دلت مهمونی خواست بیا پیش خودمون
ای بدجنس
تو بیا پایتخت خارج قدمت روی چشمهای خودمممممم