دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

گویی در آغوشِ آسمانی

یکی از فانتزی هام همیشه این بوده که نزدیک نوروز، یکی دو روز مونده تا بهار، برم یه مکان تاریخی. حالا اصفهان باشه، شیراز، همدان، تبریز، کرمانشاه، هرشهری باشه برام فرقی نداره. خلاصه یک مکان تاریخی_ایرانی... بعد جلوش یک سفره هفت سین بزرگ ِ بزرگ ِ بزرگ پهن کنم. بعدش از مردم خواهش کنم تا هر کدوم دونه دونه بیان و پای اون سفره یک آرزو کنن و باقی آدمها برای برآورده شدن آرزوش آمین بگن. نمیدونم چرا اما حس میکنم زمان تحویل سال، پای یک سفره ایرانی، جلوی یک مکان تاریخی باشکوه، آنقدر دلها بی ریا و انقدر حسها زلال میشه که آرزوها بی برو برگرد برآورده میشه...

نظرات 8 + ارسال نظر
نیمه جدی یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 22:58 http://nimejedi.blogsky.com/

گرجس جانم پاشو وردار بیا شیراز. میریم تخت جمشید نه همین حافظیه هفت سینمونو می چینیم و خلاصه این که خیلی فانتزی دور از ذهنی نیست .

ای جان، من از خدامه

آرزو (همه اطرافیان من) دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 14:07 http://ghezavathayam.blogfa.com

از بچه گی انقدر که هیچ سال تحویلی خونه نبودیم و هیچ هفت سینی نچیدیم این برایم آرزو بود که یک روز هفت سین را به جای آن که در خانه دایی و خاله ببینیم یا سال را وسط کویر تحویل کنیم راحت در خانه خودم نشسته باشم و پای تلویزیون چشم انتظار تحویل سال باشم. به همین دلیله که از روز اول ازدواجم با همسر شرط کردم در هر شرایطی تحویل سال رو توی خونه خودمون و پای هفت سین خودمون جشن میگیریم نه هیچ جای دیگه این کره خاکی!

ای جانم... من هیچوقت تحویل سال در جای دیگه ای غیر از خونه تجربه نکردم. ولی عمیقا موافقم که تحویل سال توی خونه حال و هوای متفاوتی با خونه اقوام داره.

مزاحم تلفنی دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 17:14

شما خودت عوض این که بمونی خونه تون و ما بیاییم اومدی تازه میخوای بری مهمونی؟ جل الخالق

بله بله
میتونیم، میریم.

هانا دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 17:47

احمد دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 20:01 http://serrema.persianblog.ir/

اتفاقا ایده ی خیلی خوبیه
و ایده ی نیمه جدی هم که دیگه عالیه
احتمال زیاد من که سال تحویل میرم پاسارگاد
من میگم یه کمپین از بچه های بلاگستان راه بندازیم سال تحویل بریم مقبره کورش

خوشبحالتون... کاش من هم میتونستم اونجا باشم...

میرزاده خاتون دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 21:54 http://khatoonnn.blogfa.com

من اصفهان که بودم بیشتر سال تحویلها می رفتیم مرداویج و اونجا یه سفره هفت سین بزرگ سمبلیک بود. اما اینجاش که گفتی از تک تک آدمها بخوای دعا کنن خیلی ایده قشنگی بود. نشون می ده چه دل پاک و مهربونی داری دل آرام جان

چقدر عالی. خوشبحالتون که حداقل چندسالی رو به این صورت سال تحویل کردین.
فدای تو بشم من

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 09:17

..فکر قشنگیه دلی جان !...مام اینجا مقبره فردوسی رو داریم و یه خورده اونورتر..آرامگاه عطار و خیام و...
فکرکنم آدم دور که میشه از وطن.این حال و هواهاش هم به توان n میرسه !..
راستی رسیدن بخیر..جمع تون هم جمع ..انشالله بهتون خوش بگذره این ایام..خونه خانم مراحم... هم رفتید جای مارو خالی کنید..به سمیراجان هم سلام برسون...

به به خوش به حالتون با این همه شاعر عزیزی که اطرافتون دارید. مخصوصا فردوسی...
فدای شما بشم. جای شما خالی. کاش شما هم بودین با هم میرفتیم خونه خانم مراحم

مریم نگار سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 09:17

بالایی من بودم با یه آلزایمر مزمن !

دور از جونتون :****

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد