دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

هر کی میریزه شاهدونه ...

اتاقم به یک بالکن راه داره . همیشه وقتی روی میز خرده نون باقی میمونه میریزم روی بالکن مذکور برای پرنده ها و آنها هم عجیب علاقه مند اند . تابستان و زمستان هم نداره ، در هر موقع از سال که ما براشون خرده نون بریزیم اونها استقبال میکنند .خیلی لذت بخشه که بعد از یکی دو ساعت ببینی همه خرده نون ها خورده شده . انگار که اونها هم در غذایی که خوردیم سهیم شدند و این برای من قشنگه .

چند روزی هست که اعضای خانواده کمی مشغله دارند و صبح منزل را زود ترک میکنند ، و این یعنی از صبحانه و به طبع خرده نون های باقی مانده خبری نیست .

تا امروز صبح که یک اتفاق جالب  افتاد . ساعت حدود 7 بود و من در اتاقم درحال آخرین چرخ زدن ها به دور خودم برای خروج از خانه بودم که صدایی شنیدم . کنجکاو شدم که چیست ! برگشتم به سمت در بالکن ، دو تا کبوتر با نوک هاشون به در میزدند ...

نظرات 14 + ارسال نظر
م.خموش یکشنبه 5 تیر 1390 ساعت 21:52 http://mute.blogsky.com

چقدر لذت بخش ... خوشبحالت ...

چون خودم همیشه به کنجشکا تو حیاطمون غذا میدم ُ خس زیبای همنشینی باهاشون رو درک میکنم ...

حسش زیباست وزیبا تر از اون اینه که گاهی منتظر میمونن برامون .

الی یکشنبه 5 تیر 1390 ساعت 21:56 http://www.ehnk.blogsky.com

سلام...وب قشنگی داری....خوشحال میشم بهم سربزنی

سلام ممنون.

تیراژه یکشنبه 5 تیر 1390 ساعت 23:02 http://tirajehnote.blogfa.com

وای دلی
دلم ضعف رفت از این پستت
ما تو این خونه نه بالکن داریم نه حیاط!
دلت واسم سوخت ...نه؟!!

نازیییییییی ، راضی به ضعف دلتون نبودم والا !
دلم سوخت برات شدید

هاله بانو یکشنبه 5 تیر 1390 ساعت 23:27 http://halehsadeghi.blogsky.com/

ای جانممممممممم

به من بودی یا به کبوترها ؟

کیانا دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 00:11 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

مام همیشه همین کارو میکنیم...پشت پنجره اشپزخونه ...همیشه پر گنجشک و کبوتره ...بخصوص زمستونااا
صبام که پشت در گربه هان ...میان سهمیه شیرشونو میگیرن.....
خیلی باحاله....من خیلی دوسشون دارم

آفرین به شما .

فلوت زن دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 00:36 http://flutezan.blogsky.com/

منو گنجشکای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن ِ تو
پر می گیریم از توو لونه
ما میائیم که مثل ِ هر روز
برامون دونه بپاشی
من و گنجشکا می میریم
تو اگه خونه نباشی...

همخوانی این شعر گوگوش با پستم ،فوق العاده بود .مرسی حنانه جون

پونه دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 00:54 http://jojo-bijor.mihanblog.com

نازیییییییییییییی بنده خدا ها منتظر غذا بودند خب

آره کبوترهای خدا خیلی عادت کردن و ما هم البته !

حدیث دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 08:55 http://khatkhatihayman.blogfa.com

آخیییییییییی
بی چاره ها رو عادتشون دادین خب..
داشتن بازبون بی زبونی اعلام گشنگی میکردن..

دقیقا

هیشـــکی! دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 12:31

جانممممم...خیلی قشنگ بود..
مامان منم همیشه برا پرنده خورده نون میریزه...
این صحنه چن بار برا منم پیش اومده....

به به دست مامانت درد نکنه برای این کار قشنگشون .
پس میدونی چه حس خوبیه هیشکی جون

علیرضا دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 12:47 http://yek2se.blogsky.com/

کورش تمدن دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 15:31 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
آی گفتی.منم هر وقت ناهار رو تو دفتر بخورم با کبوترها شریکم.همیشه منتظر غذاشون هستن.وقتی به اونا میدم به خودمم بیشتر میچسبه
میگم کیانا باغ وحش داره؟برنامه بزارید یه روز بریم بازدید.زیر زبونش رو بکشید ببینید دیگه چه حیوونایی دارن

سلام کوروش خان
خیلی کار خوبی میکنید .خیلی لذت بخشه .
حتما هماهنگ میکنم یه بازدیدی داشته باشیم از باغ وحششون
کیانا جان ، پاسخگو باش عزیز

کیانا دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 18:27 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

بله بله کورش خاااااااااااااان
ما یه باغ وحش داریم تووووووووووپ
گربه ،طوطی، مینا، چن تا لاکپشت که مردن ولی هنوز جنازه هاشونو تو الکل نگه داشتیم ، خرگوشمونو رد کردیم رف ، سنجاب یخام نمیخرن واسم ، عروس ، جوجه ، بچچه بودم داییم واسم یه کلاغ گرف اما مامیم نذاش نگه دارم ، دیگه بازم بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کبوترا و گنجشکام که دیگه دیگه ...
یه سگ گرگیم داریم اما این یه مدل دیگه تو خونمون نیس ، یه مدت غاز و مرغابیم داشتیم ولی بووووووو میدادن فرستادیمشون به ....
دوتا قناری و مرغ عشقم داشتیم که همین چن وخ پیش به درک واصل شدن به دلایل نامعلومیییی
دیگه فک کنم همینا رو داشتیم ...حالا اگه یادم اومد بازم بهتون میگم

حالا کی تشریف میارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بگین دقیقن کی که ما زمان مسافرتمونو تنظیم کنیم جیم شیم

عروس دیگه چه جانوریست ؟
مطمئنی شما توی شهر زندگی میکنین ؟؟!!
با این اوصاف دیگه واجب شد حتما یه سر بیایم .کوروش خان به گروه خبر بدین که زودتر حرکت کنیم تا به تاریکی نخوریم

افشانه سه‌شنبه 7 تیر 1390 ساعت 16:22 http://www.mahemehri.blogsky.com/

وای چه جالب!!!
ما یه بالکن دنج رو به یه حیاط دنج تر داریم که پره پرنده میشه ولی کبوتر های حیاط ما به بامعرفتی کبوتر های شما نیستن چون اگه واسشون دونه نریزیم اصلا سراغمونو نمیگیرن...
.
الان فهمیدم کجا میرن!!!!

خوش به حالتون که هم بالکنتون دنجه و هم حیاطتون .بیشتر هواشونو داشته باشین ،بامعرفت هم میشن .
گفتم یه مدته اینها زیاد شدنا ، پس بگو اونوریا میان اینور

کیانا پنج‌شنبه 9 تیر 1390 ساعت 11:39 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

این کورش خان تا باغ وحش ما رو دید فک کنم غش کرد....
دلارام جان عروس یه نوع پرنده فوق العاده خوشگل و سفیده که بالای سرش یه تاج تقریبن پسته ای داره با یه دم بلند که فقط دو تا پره ولی خیلی نازه ....
صدای قشنگیم داره ...

با همه این حرفا من از پرنده متنفرررررررررررررررررمچون بووووووو میدن ....

نه کینا جان .کوروش خان دارن تدارک سفر میبینن که همه بیایم اونجا
مرسی از توضیحت عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد