دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

مدتها بود که رفتنش رو فریاد میزد ؛

فلان کار را کنی میروم ، بهمان کار را کنی ترکت میکنم ، اینجا جای ماندن نیست ، دیگر طاقتم تمام شده ، ماه که به سر آید رفته ام . اما هنوزم که هنوزه ، نرفته است ...

آدمی که رفتنش را داد میزند ، نمیخواهد برود . داد میزند که نگذارند برود !


نظرات 29 + ارسال نظر
علی لرستانی دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 20:54 http://alilorestani.persianblog.ir/

دقیقا.....آنها که بی صدا میروند برای همیشه میروند

بله ، معمولا اینجور رفتن ها خیلی دردناکه .

هاله بانو دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 21:24 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

آره دلی
گاهی ما آدمها کمبود محبت پیدا می کنیم
می خواییم مطرح بشیم می خوایم دیده بشیم و شاید این یکی از راههایی که می تونه ما رو به هدف برسونه
قصد رفتن نداریم اما داد می زنیم که دیده بشیم

گاهی از بی توجهی خسته میشیم .داد میزنیم که میریم ... اما میخوایم دستمون محکم گرفته بشه ، که نرو

شازده کوچولو دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 21:46 http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

دقیقا
من حتی معتقدم گاهی این آدما داذن التماس می کنن که توروخدا نذار برممم

اینم یه جور تعبیر

هاله دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 22:49 http://adam-bozorge.blogfa.com

می خواد یکی بهش بگه تو بمون ..تو نباشی دنیا نیست و همه از کار و زندگی میفتن.. تو نباشی طلوع معنی نداره .. غروب مسخره اس .. تو نباشی ..

آدمه خوب !! احتیاج داره بعضی وقتا .. نه ؟!

آره شاید گاهی احتیاج داره

آوا سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 01:10

چه جالب..تلاش باداد
واسه موندن و نرفتن
آن هم به سبک
معکوس!یه
چیزٍ جدید
یادگرفتم
هوم!!
یاحق...

اوهوم

کیانا سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 03:01 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

خب هرکسی یجور نیاز داره به محبت .
گاهی ادما بین تصمیمات عقل و دلشون میمونن داد میزنن تا یه نفرکمکشون کنه ... تا بداد دلشون برسه...

کمک کنه ؟ یعنی چون مردد هست ، اینجوری رفتار میکنه ؟

مهربان سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 09:57 http://www.mehrabanam.blogsky.com

اینجور وقت ها کیف دنیا اینه که دقیقا
همون فلان کار و بهمان کارو بکنی...

حتما چون مطمئن هستیم نمیره !

ماهک سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 10:03 http://www.maahakkkk.blogfa.com

جالب گفتی

ممنونم

๑۩۞۩๑زیــــــبا๑۩۞۩๑ سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 16:59 http://zibaaa.blogsky.com/

چقدر دلتنگ کننده

خیلی ...

کلاسور سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 20:17 http://celasor.persianblog.ir

آره واقعا درسته ...

حمید سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 21:22 http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

خب نه همه شون...ولی قصه خیلیاشون همینه...

موافقم

تیراژه چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 07:04 http://tirajehnote.blogfa.com

دلارام....عالی بود....به دلم چنگ زد دختر....بد جوری.

قربون اون دلت برم من

فرشته چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 08:34 http://surusha.blogfa.com

چقدر دوست داشتم پستتو...

ممنونم ازت

بغض هزار ساله چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 09:47 http://boqz40.blogfa.com/

یه بار بگو برو به جهنم...

چه خشن

امیلی چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 10:34 http://1writer.mihanblog.com

دقیقا!
اگه واقعا بخواد بره آروم و بی سروصدا میره! ولی وقتی دائم اعلام کنه ...یعنی برعکسشه!

اونجوری هم سخته آخه

مومو چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 12:11 http://mo-mo.blogsky.com

کاش قبل از اینکه دادش در بیاد ... مهربون تر باشیم باهاش تا از راههای اعصاب خورد کن استفاده نکنه!

گل گفتی

نرگس چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 12:23 http://www.kho0namo0n.blogfa.com

به من نگفت که می رود رفته بود که فهمیدم.یعنی با آمدن کس دیگری!
بعدها گفت: اگر از من خواسته بودی نمی رفتم!
اینجوریش دیگه نوبره

ای وای چه تلخ . اون شخص دیگه از حضور شما باخبر بود ؟ اگه بوده ، اون هم نوبره

پونه چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 13:22 http://jojo-bijor.mihanblog.com

آخ چقدر دوست دارم این جملت رو واقعا هم همینطوره اونایی که فریاد میزنند نمیرن

فریاد میزنند ، چون به ستوه اومدن ...

کورش تمدن چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 16:44 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
ماشاا... خیلی تیزیا
سریع گرفتی جریان چیه

سلام
دیگه کاریه که از دستم برمیاد

شب شراب پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 10:18 http://www.shila1120.blogfa.com

چقد قشنگ نوشته بودی..دقیقا همون چیزیه که برای همه اتفاق افتاده..

ممنونم عزیز .

آزی پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 12:39

دقیقا همینطوره
من هر کاری رو که مسمم به انجامش باشم نمیگم

مفهومات پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 15:45 http://www.88888888.blogsky.com

دیگه اون روزها گذشته که از اومدن بارون لذت ببریم..از...ش چرا هنوز/

چرا گذشته ؟
البته فکر کنم این نظرتون مربوط به پست بالا هستش

شیر و خورشید پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 16:03 http://www.2maa.blogsky.com

دقیقا همین طوره
حتی تو دنیای بلاگری و نوشتن.

دنیای بلاگری رو نمیدونستم.ولی حتما صدق میکنه که شما گفتین .

حبیب پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 17:36 http://artooni.blogsky.com

الی جمعه 3 تیر 1390 ساعت 12:43 http://aghayedeyekmatars.blogfa.com

سلام.
واقعا هم مینطوره!
خیلی جالب بود.مرسی از یادداشت قشنگت.
من هم توی وبلاگم منتظر حضور گرم تو هستم عزیز.

سلام
خواهش میکنم عزیز

خدیجه زائر شنبه 4 تیر 1390 ساعت 00:45 http://480209.persianblog.ir


تحلیلت عالیه...خطت هم خوبه......حق با کیامهره....تو واقعا خوب می نویسی.احسنت

ممنونم از لطف شما خانم زائر نازنین.کیامهر عزیز خیلی لطف داره .خیلی خوشحالم که افتخار دادین به من و تشریف آوردین.سپاس

سمیرا شنبه 4 تیر 1390 ساعت 11:05

دلارام جان ، اینوقتها این دسته آدمها فقط دو تا گوش شنیدن میخوان و ....پس بهتره تو کار خودت رابکنی و اون آدم هم حرف خودش را بزنه

این هم تعبیر جالبیه .

تیراژه (مهرداد) پنج‌شنبه 9 تیر 1390 ساعت 13:19 http://www.teerajeh.persianblog.ir

قشنگ بود!

پیشنهاد میکنم کتاب بازیها از اریک برن رو نگاه کنید

این یک جور بازی میتونه باشه...

ممنونم
مرسی از پیشنهاد کتاب .
شاید !

میس گرولر جمعه 12 خرداد 1391 ساعت 23:33 http://qorqorane.mihanblog.com

اهییم....
خیلیم بده نفهمه آآآآ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد